همه ما اسم حادثه چرنوبیل را شنیدهایم، یکی از فجایع بزرگ هستهای در تاریخ، اما این حادثه نه اولین و نه بزرگترین حادثه هستهای در جهان بوده اما معروفترین حادثه هستهای در جهان است.
نیروگاه هستهای ولادیمیر لنین که در ۱۳۰ کیلومتری شمال کییف (پایتخت کشور اوکراین فعلی) و حدود 14 کیلومتری شهر چرنوبییل واقع شده است متشکل از ۴ راکتور هستهای از نوع RBMK-1000 بود.
راکتورهای RBMK که از دسته راکتورهای آب جوشان محسوب میشوند از کندکننده گرافیتی استفاده میکنند و آب درون کانالها مستقیما به بخار تبدیل میشود و به سمت توربین فرستاده میشود.
اما چرا نیروگاه چرنوبیل دچار حادثه شد؟
دو دلیل اصلی این ماجرا عبارتند از :
- اشکال در طراحی
- خطای انسانی
این نوع راکتورها به صورتی طراحی شدهبودند که در صورت افزایش توان راکتور (تولید بخار بیشتر) شدت واکنشهای هستهای بیشتر شود. از نظر مباحث کنترلی این یک پاسخ (feedback) مثبت محسوب میشود و باعث تشدید عملکرد سیستم خواهد شد.
در حال حاضر در طراحی راکتورهای جدید تلاش میشود پاسخ سیستم به موراد مثل افزایش دما، وجود حباب در سیستم (ضریب خلاء یا void coefficient) و ... منفی باشد. به این معنی که با بالا رفتن دما در قلب راکتور شرایط سیستم به صورتی پیشبرود که از واکنشهای هستهای بیشتر بکاهد.
علاوه بر این مورد در طراحی میلههای کنترل این نوع راکتور در سر این میلهها از گرافیت استفاده شده بود.
این مساله باعث میشد در صورتی که میله کنترل به طور کامل از قلب خارج شده باشد، با ورودش به قلب بجای کاهش واکنشهای هستهای ابتدا آن را افزایش و سپس کاهش دهد.
در مورد عامل انسانی هم، اعتماد به نفس بیجای مسئولین نیروگاه و عدم رعایت پروتکلهای ایمنی و مصادف شدن زمان انجام آزمایش با تغییر شیف کارکنان نیروگاه که باعث میشد گروه مسئول اطلاع دقیق از روال این آزمایش و .... نداشتهباشند.
مجموع این موارد باعث بروز حادثه در نیروگاه چرنوبیل شد.
اما از آنجا که در ساخت راکتورهای RBMK قلب راکتور درون محفظهی تقویت شده مثل آنچه در دیگر راکتورها به صورت یک ساختمان گنبدی شکل موسوم به contentment میبینیم قرار نداشت. انفجار و آتش سوزی منجر به پخش گسترده مواد رادیو اکتیو به خصوص ید 131 و ایزوتوپهای پرتوزای سزیوم و استرانسیوم که عامل اصلی تلفات انسانی بودند شد.