مازیار موسوی
لید: تاکنون در موقعیتی قرار گرفتهاید که نتوانید نتیجه یک آزمایش را توضیح دهید؟ اگر چنین است پیش از آنکه مجبور شوید ادعاهای عجیب و غریبی را در توضیح پدیدهها بپذیرید، شاید لازم باشد اعتبار علمی آن آزمایش را موشکافانهتر بسنجید. باید اعتراف کنم که سالها پیش در قامت یک دانشجوی فیزیک کارهایی کردهام که اکنون به آن افتخار نمیکنم! من ناآگاهانه شریک جرم در انتشار یکی از فریبهای سازمانیافته شبه علمی بودهام. اکنون میدانم چیزی که باعث شد در دام این فریب بیفتم، بیتوجهی به یکی از مهمترین شروط لازم برای یک آزمایش علمی بوده است: کور بودن!
«بیایید یک آزمایش علمی انجام دهیم!» کمتر کسی این پیشنهاد را رد میکند. حتی شکاکترین آدمها هم نتایج یک آزمایش علمی را قابل تأمل میبینند. بنابراین، برای من کاری لذتبخش بود که در جمعهای خانوادگی، دوستانه، یا هر جایی که فرصتش را داشتم این موضوع را پیش بکشم.
از دیگران میخواستم راست بایستند، پای خود را جفت کنند، دو آرنجشان را روبهروی خود دراز کرده و آنها را افقی نگه دارند. سپس به کف دستشان نیرویی کوچک و رو به بالا وارد میکردم و آنها تقریباً در همه موارد به عقب تلوتلو میخوردند. این کار را چند بار تکرار میکردم تا مطمئن شوند که نمیتوانند در این وضعیت تعادلشان را حفظ کنند.