سحر آقاجاننسب
یکی از مهمترین عواملی که باعث پیشرفت و دگرگونی ملتها میشود، شناخت ریشههای فرهنگی و گذشته تاریخی است که پیشینیان هر ملت آن را بنا کردهاند و نسلهای بعدی با تکیه بر آن در جهت پیشرفت و تعالی گام برمیدارند.
باستانشناسی چیست؟!
باستانشناسی هیجانانگیز و رویایی است. هیجان کشف و خلق دوباره شکوه گذشته انسان اما در عین حال پیچیده است و سردرگمی زیادی درباره چیستی و چگونگی عملکرد آن وجود دارد. همانطور که یک تحقیق علمی شگفتانگیز است، باستانشناسی نیز یک ماجراجویی هیجانانگیز و خیالپردازیای وسوسهانگیز است. به دلیل اشتباهها، تصورات غلط و باوری کلیشهای و اشتباه که همهجا و حتی بین بسیاری از تحصیلکردههای جامعه درباره ماهیت باستانشناسی وجود دارد، آن را فعالیتی مشابه عتیقهجویی یا گنجیابی میدانند. بنابراین سعی دارم به تعریف آن بپردازم و چگونگی عملکرد آن را در جایگاه حرفهای بیان کنم.
اگر بخواهیم یک تعریف ساده داشته باشیم، باید بگویم که باستانشناسی کشف شیوه رفتاری اقوام کهن از روی مطالعه شواهد مادی بر جای مانده از آنهاست.
باستانشناسی فقط مربوط به انسانها نیست، بلکه کلیه آثار و شواهد فیزیکی آنها را نیز بررسی میکند. باستانشناسی در مقایسه با سایر علوم (مطالعه انسانها و طرز رفتارشان) به دلیل شیوه منحصر به فردش بسیار برجسته است. مطالعه جوامع انسانی، نه با مشاهده ظواهر یا خواندن مطلب در موردشان یا مصاحبه با آنها و یا جامعه آماری بلکه با تجزیه و تحلیل آثار مادی به جا مانده از آنها صورت میگیرد که پس از کاوشها و بررسی و مطالعه میدانی به دست میآیند و مورد مطالعات گسترده و همه جانبه قرار میگیرند. آثار مادی به معنای داراییهای افراد، فضولات و پسماندهها و هرچیز قابل لمس و مشاهده است؛ از کوچکترین دانههای خوراکی تا بلندترین سازههای به جای مانده از آنها. از پسماندههای نامشخص آشپزخانه تا زیباترین دستساختههای هنری از جنس فلزات گرانبها. امروزه حتی تار مو و DNA انسان و همچنین هر چیز به جامانده از گورها و سازههای معماری نیز آثار مادی به شمار میآیند.
یک مثال ساده از حال حاضر ما میتواند به درک بهتر باستانشناسی که دانش مطالعه انسانهاست، کمک کند. میتوانید درباره گذشته دور و نزدیک کاوش کنید. همه ما تقریبا هر روز کارهایی مشابه باستانشناسی انجام میدهیم. برای مثال، از ماشین داخل پارکینگ میفهمیم چه کسی در خانه است یا با دیدن وسایلی که در اتاق نشیمن ریخته شده، میفهمیم هم اتاقی یا کودکتان چه کارهایی انجام داده است. به خصوص والدین، زیاد این کار را انجام میدهند مانند: (-قبل از رفتن به تختخواب مسواک زدی؟ +بله مادر، مثل همیشه. -پس چرا مسواک خشک بود؟). این همان کاری است که باستانشناسان با دادهها انجام میدهند اما کمی سختتر.
در باستانشناسی، تنها زمین را برای به دست آوردن آثار ارزشمند کاوش نمیکنیم (این کار جویندگان گنج و سوداگران عتیقه است) و یافتهها را برای خود نگه نمیداریم بلکه آنها را برای پژوهش و مطالعه به کارگاهها و آزمایشگاهها و موزهها منتقل میکنیم تا مطالعات همه جانبهای روی آثار برجای مانده صورت بگیرد. پس باستانشناسان اهدافی را مانند: مطالعه گذشته انسان در مکان و زمان، بازشناسی رفتارهای جوامع پیشین و روش زندگی آنها، درک فرهنگ جوامع کهن (از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی) و سیر تحول آنها، کمک به حفاظت از بقایای مادی آسیبپذیری که از گذشتگان به جا مانده و تفسیر این میراث برای جامعه امروز، بازگو کردن گذشته انسان به عموم مردم با هدف سرگرمی، آموزش و حتی کاربرد عملی آن و... دنبال میکنند.
باستانشناسی شامل چه مواردی نمیشود؟
دایناسورها، فسیلها و سنگها و... جز مواردیاند که باستانشناسی شامل آنها نمیشود. ممکن است تصور کنید هرآنچه از کاوش به دست میآید یا هر چیزی که قدیمی باشد، موضوع کار باستانشناسی است اما این طور نیست. باستانشناسی درباره انسان است. بله، باستانشناسی مطالعه رفتار انسان با استفاده از شواهد و مدارک مادی مردمی است که آنها را به جا گذاشتهاند. بنابراین، موضوع باستانشناسی ممکن است به چند میلیون سال قبل برگردد. اما دیرینهشناسی مطالعه دایناسورها و هر فسیل دیگری است که از اوایل شکلگیری حیات روی کرهزمین، به جا مانده است. استخوانهای فسیل شده معمولا به سنگ تبدیل میشوند یا به عبارت دیگر به این ترتیب حفظ میشوند. ممکن است فسیلهای دیگری را نیز در کنار استخوانها بیابید، مانند کپرولیت (فضولات حفظ شده)، تخمهای حیوانات، ردپای حیوانات و... اما باستانشناسان هرگز فسیلهایی را که به فعالیتهای انسانی مرتبط نیستند، مطالعه نمیکنند زیرا این کار بر عهده دیرینهشناسان است. به طور مثال استخوانهای حیواناتی که ممکن است جزء گونههای شکار شده یا مصرف شده جوامع اولیه باشند (یا حداقل حیواناتی که همزمان با انسانهای نخستین میزیستهاند) در باستانشناسی بررسی میشوند. همچنین از آنجایی که انسانها سالهای طولانی بعد از مرگ یا حتی انقراض حیوانات، استخوانهای فسیل شده آنها را مییافتند و حتی از فسیلها، اشیای مختلفی میساختند؛ مثل تبدیل چوبهای فسیل شده و تراشههای مرجانی به ابزار سنگی این آثار نیز در باستانشناسی مطالعه میشوند. با این حال همه دایناسورها حدود 65 میلیون سال پیش از بین رفتهاند پس زمانی که انسانهای نخستین حدود 5 میلیون سال قبل پدیدار شدند، اثری از دایناسورها نبوده است. در نتیجه بررسی دایناسورها در این حوزه قرار نخواهد گرفت.
در ادامه این مطلب به شرح مختصری در مورد برخی اصطلاحات باستانشناسی خواهیم پرداخت.
اثر:
هر شیئی که ساخته دست بشر باشد از قبیل اندیشه، آهنگ یا حتی لبخند، اثر نامیده میشود. اما در باستانشناسی، محصولات یا اشیای دستسازی اثر نامیده میشوند که قابل مشاهده، اندازهگیری و در بردارنده اطلاعات قابل استخراج باشند. آثار مادی، کلیه اشیای فیزیکیاند که در طی کاوشهای باستانشناسی به دست میآیند و دادهها، اطلاعاتیاند که از نتایج مطالعات روی بقایای فیزیکی و کاوش به دست میآیند.
دست ساخته:
اما دستساخته چیست؟ هر شیئی که ساخته دست بشر باشد، در این گروه قرار میگیرد. تصویر معمول از دستساختهها، ظروف سفالی قدیمی یا نوک پیکانها و آثاری از این قبیل است که در همه مناطق باستانی یافت میشوند. بدین ترتیب از تراشههای حاصل از ساخت ابزارهای سنگی، حتی ابزارهای نیمه کاره تا یک معبد یا یک کاخ، دست ساخته به شمار میآیند که در اغلب موارد، دست ساختههای حاصل از کاوش قابل حملاند و با هدف مطالعاتی به آزمایشگاه منتقل میشوند.
آثار زیستمحیطی:
آثار زیست محیطی چیست؟ این آثار شامل عوامل طبیعی مورد استفاده جوامعاند که انسان در آنها تغییراتی نداده باشد. استخوانهای به جا مانده از وعدههای غذایی حیوانات یا گردههای حاصل از گردآوری گیاهان، آثار زیست محیطیاند. اما اگر یک استخوان با دخالت انسان تراشیده و تبدیل به سرنیزه شود، دیگر اثر زیستمحیطی به شمار نمیآید. این تغییرات آن را به اثر و دستساخته تبدیل میکند. حتی فسفات یا دیگر عناصر شیمیایی موجود در خاک آثار زیستمحیطیاند که نشان میدهد مردم زبالههای آلی را روی زمین رها میکردند.
فیچر:
فیچر (feature) شامل آثار غیر منقول میشود. به هر اثری که ساخته دست انسان و بزرگتر از آن باشد و نتوان آن را منتقل کرد، فیچر میگویند. گودال زباله، اجاق یا کوره، جای تیرک یا ستونها، گورها، راه و جاده، اثر چکه آب در ساختمانهای قدیمی، پی ساختمان، گودال آذوقه، محل تجمع مصنوعات و حتی رد پا، فیچر نامیده میشود. از لحاظ فنی، میتوانید یک قطعه از فیچر را همراه با خاک اطراف آن مانند فیچر رد پا، جدا کرده و برای مطالعه در شرایط بهتر، به آزمایشگاه بیاورید، اما اغلب فیچرها باید در محل بررسی یا مطالعه و محافظت شوند؛ یعنی جایی که در ابتدا آنجا کشف شدند.
مناطق باستانشناسی:
در آخر باید عنوان کنیم که مناطق باستانشناسی به مکانهایی اطلاق میشود که انسانها در آنجا سکونت و فعالیت داشتهاند و دست ساختهها، فیچرها و آثار زیستمحیطی همه در کنار هم یافت میشوند. این مناطق در اندازهها، اشکال مختلف و متعلق به دورههای زمانی گوناگون وجود دارند. از یک منطقه کوچک با تکههایی از تراشههای سنگی در گوشه و کنار گرفته تا ویرانههای بنایی بزرگ با قطعات بزرگ سنگ معدن به جا مانده در اطراف، این مکانها بسته به اینکه چه چیزی را در خود پنهان کردهاند، کوچک یا بزرگ و عمیق یا سطحیاند.
ادامه دارد...
در شماره بعد در مورد چگونگی شکلگیری محوطههای باستانی خواهیم خواند.
انتهای پیام/