علیرضا حاتمی
«روزنامهنگار و پژوهشگر رسانه»
جهان در حالی وارد سال جدید میلادی میشود که تقریباً یکسال از انتشار اولین اخبار درباره کووید19 گذشته است. شاید سال پیش در چنین اوقاتی بیشتر مردم جهان مشغول جشنهای سال نو در ژانویه 2020 بودند و به غیر از اخبار جسته و گریختهای که از شیوع یک نوع کرونا ویروس جدید در کشور چین به گوش میرسید، کسی تصور نمیکرد یکسال بعد زندگی جهانیان به چنین شدتی تحت تأثیر این ویروس ناشناخته قرار گیرد.
اگر در این مجال، آسیبهای جانی و زیانهای وارده بر سیستمهای اقتصاد و سلامت کشورها را کنار گذاریم، تأثیرات مختلف شیوع این ویروس در حوزههای مختلف زندگی بشر، فرصت نادری را برای مطالعات و پژوهشهای میان رشتهای برای شناخت بیشتر واکنشهای گوناگون انسانی و ارتباطی در طول یک پاندمی (دنیاگیری) پدید آورد.
در طول تاریخ بشر هیچ وقت امکان برقراری ارتباط سریع در طول یک بیماری همهگیر وجود نداشته و این برای اولین بار است که سختافزارها و نرمافزارهای متنوع ارتباطی، امکان ارتباط سریع میان انسان ها را برای مقابله با یک همهگیری فراهم کرده است.
اشتراک اطلاعات و آگاهیها درباره بیماری ناشی از این ویروس، راههای پیشگیری، آخرین یافتههای علمی و پروتکلهای تشخیص و درمان و بسیاری موارد دیگر که به شناخت بیشتر مردم از بیماری میتواند کمک کند، موهبتی است که به لطف رسانههای ارتباطی به مراتب تسهیل شده و سرعت یافته است. برای درک بهتر، موقعیتی را در نظر بگیرید که قرنها پیش در هنگام انتشار یک بیماری ویروسیکشنده وجود داشت؛ در حالی که مردم یک منطقه درگیر بیماری بودند و پس از تحمل آسیبهای جانی متعدد، تجارب ارزشمندی برای مقابله با آن کسب کرده بودند، راه انتقال سریع تجربیات به مردم مناطق دیگر وجود نداشت و زیانهای جانی به همان شدت یا شاید بیشتر در مناطق دیگر نیز تکرار میشد. از سوی دیگر امکان همافزایی دانش یا تجارب برای یافتن راههای بهتر مقابله با ویروس نیز، عملاً به کیفیت امروزی وجود نداشت.
شاید در شرایطی که دانشمندان علوم پزشکی در یافتن راه مقابله با ویروس کرونا درمانده و بهترین راهحل را در پیشگیری عنوان کردهاند، باید به مفاهیم توسعه داده شده توسط دانشمندان ارتباطات و رسانه تمسک جست؛ وایرال Viral)) که در لغت به معنی ویروسی است و در اصطلاح رسانهای به معنای پخش ویروس گونه پیامهاست، واژهای است که امروزه کاربران برای برخی پستها در شبکههای اجتماعی به کار میبرند. به نوعی ما با به کاربردن این واژه، ویدیوها، عکسها و سایر پیامهای رسانهای را به عنوان ویروسهایی به حساب میآوریم که در جهان اینترنت به وسیله کاربرانی که در نقش سلولهای بدن هستند، پخش میشوند. هر سلول (کاربر) که با ویروس (پیام) تماس برقرار کند، در صورت آلودگی (پسندیدن پیام) خود به انتشار آن کمک میکند و این چنین میشود که یک پیام همانند یک ویروس در زمان کوتاهی، در گستره عظیمی پخش میشود.
درست است که آمار فوتیهای بالای یک میلیون نفر برای یک بیماری در عصر حاضر، آمار بسیار بالایی است. اما از طرفی یقین دارم صرف نظر از پیشرفتهای حاصله در سیستمهای بهداشتی و سلامتی کشورها نسبت به گذشته، اگر این پاندمی فقط دو یا سه دهه زودتر اتفاق میافتاد، آمار مرگ و میری به مراتب بیشتر از این مقدار را شاهد بودیم و در این میان نقش ارتباطات و پخش سریع پیامهای آگاهیبخش درباره کرونا ویروس برای افزایش آگاهیها درباره این بیماری ناشناخته غیرقابل انکار بوده است. رسانههای ارتباطی و مخصوصاً شبکههای اجتماعی با الگو گرفتن از خود ویروسها به مقابله با آنها رفته و در سرعت و گستره پخش پیامها از سرعت و گستره پخش خود ویروس عقب نیفتادند.
مخصوصاً در دو سه دهه اخیر مخاطبان رسانهها از مخاطبانی منفعل تبدیل به مخاطبان فعالی شدند که خود در فرآیند تولید و انتشار پیامها دخیل هستند و همین عامل تبدیل به ظرفیتی برای سرعت یافتن انتشار آگاهیها و نیز افزایش تأثیرگذاری آنها شده است. اگر چه بحث درباره مزایا و معایب این موضوع بسیار است و باید ابعاد گوناگون آن برای مردم تشریح شود. وایرال شدن و ظرفیتهای انتشار و تولید پیامها توسط مخاطبان به همان اندازه که میتواند مفید باشد در صورت عدم تجهیز مردم به سلاح سواد رسانهای میتواند مضرر و آسیبرسان نیز باشد.
انتهای پیام/