سینتیا باغومیان سنگبارانی
اهمیت سروتونین در بدن و در تحقیقات علوم اعصاب بر کسی پوشیده نیست. اوایل دهه 1930، ارسپامر با بررسی روی عصاره سلولهای انتروکرومافین، آمین ناشناختهای را کشف کرد و نام آن را انترامین گذاشت. بعدها مشخص شد که این ماده همان سروتونین است، یک انتقالدهنده عصبی که میتواند در تغییرات خلقی نقش داشته باشد.
پیامرسانها یا انتقالدهندههای عصبی مسئول انتقال پیام بین سلولهای عصبی یا دیگر سلولهای بدن هستند. استیل کولین نخستین انتقالدهنده عصبی بود که در سال 1914 توسط هنری هلت دیل و همکارانش شناسایی و بعدها توسط توسط اتو لوئوی بررسی و تأیید شد (هر دو برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی سال 1936 شدند.) با مطالعه منابع مختلف در مورد چگونگی کشف سروتونین خیلی زود متوجه میشویم که این ماده به صورت تصادفی کشف شده است. در ابتدا تصور میشد که این ماده عامل فشارخون بالاست و به نحوی باید آن را از بدن زدود. اما خیلی زود مشخص شد که این ماده یکی از بزرگترین اکتشافات حوزه علوم اعصاب است. بسیاری از افراد از اواسط فصل پاییز تا اواسط زمستان، تغییرات خلقی غیرقابل انکاری تجربه میکنند. به نظر میرسد این تغییرات شامل علائم افسردگی مانند غمگینی، احساس پوچی، خستگی و ناامیدی است. تاکنون نظریههای مختلفی در مورد علت تغییرات خلقی فصلی (اختلال عاطفی فصلی) مطرح شده است. یکی از نظریههای مطرح این است که احتمالاً تغییر در دسترسی به نور خورشید عامل ایجاد این علائم باشد. قرار گرفتن در معرض نور خورشید منجر به افزایش ترشح سروتونین در مغز میشود. بنابراین کمتر بودن میزان روشنایی در فصلهای سرد میتواند باعث شود تا مغز سروتونین کمتری ترشح کند.
سروتونین نوعی انتقالدهنده عصبی و از عوامل مؤثر در تنظیم خلق و خو است. سطوح پایین سروتونین با علائم افسردگی، اضطراب و اختلالات خواب همراه است. سروتونین در سیستم عصب مرکزی، سیستمهای قلبی- عروقی، گوارشی و ایمنی ایفای نقش میکند. اختلال در عملکرد آن میتواند موجب اختلالات خواب، اختلال در اشتها، افسردگی و انواع دیگر اختلالات روانی شود. سروتونین با نام دیگر 5-هیدروکسی تریپتامین، یک انتقالدهنده عصبی مونوآمینی است که در لوله گوارش، در پلاکتهای خونی و سیستم عصب مرکزی جانوری (مانند انسان) یافت میشود. کاهش میزان سروتونین در مغز بیماران مبتلا به آلزایمر منجر به فراموشی و اختلال یادگیری خواهد شد. بسیاری از داروهای ضدافسردگی مقدار سروتونین را در سیناپسها بالا نگه میدارند. از جمله این داروها ممانعتکنندگان بازجذب سروتونیناند مانند فلوکستین، سیتالوپرام و فلووکسامین. به جز کاهش میزان سروتونین، عوامل دیگر مانند سابقه خانوادگی ابتلا به افسردگی و عوامل جغرافیایی نیز در ابتلا به افسردگی مؤثرند. به عنوان مثال ساکنین مناطقی از کره زمین که در عرضهای جغرافیایی بالاتری قرار دارند و نور آفتاب کمتری دریافت میکنند، بیشتر در معرض افسردگی هستند. یکی دیگر از عوامل کاهش سطح سروتونین مربوط به کمبود ویتامین D است. سروتونین از آمینواسید تریپتوفان ساخته میشود و ویتامین D به نوعی سنتز سروتونین از تریپتوفان را تنظیم میکند، بنابراین کمبود ویتامین D میتواند موجب کمبود سروتونین شود. انواع روشهای مختلف نوردرمانی، رواندرمانی، دارودرمانی و ... برای درمان افسردگی فصلی و دیگر انواع افسردگی وجود دارد. معمولاً نوردرمانی خط اولیه درمان افسردگی فصلی است. مدت زمان نوردرمانی بسته به نیاز افراد است اما معمولاً فرد باید روزانه در یک بازه 20 تا 60 دقیقهای در معرض جعبه نور مصنوعی قرار بگیرد. روشهای دیگر مانند رواندرمانی یا دارودرمانی نیز با کمک متخصصان حوزه سلامت جسم و روان مؤثر هستند.
ویتوریو ارسپامر، داروشناس و شیمیدان ایتالیایی است که در 30 جولای 1909 در شمال ایتالیا به دنیا آمد. زادگاه وی، مالوسکو، دهکدهای کوچک در دره وال دی وون درشمال ترنتو (ایتالیا) در منطقهای جنگلی و سبز است. وی در رشته پزشکی مشغول به تحصیل شد و پس از پایان تحصیلاتش به عنوان استادیار بخش آناتومی و فیزیولوژی دانشگاه پاویا مشغول به کار شد (دانشگاه پاویا یکی از قدیمیترین دانشگاههای ایتالیا است که در سال 1361 م. تأسیس شده است). او بیش از همه به شناخت داروهایی با منبع طبیعی علاقهمند بود و بیشتر عمرش را به تحقیق در مورد استخراج مواد فعال دارویی از بافتهای جانوری اختصاص داد. در دهه 1930 دکتر ارسپامر در حال تحقیق روی انقباض عضلات صاف و اثرات انقباضی مواد مختلف موجود در پوست و دستگاه گوارش جانوران مختلف مانند خرگوش، قورباغه و نرمتنان بود که مادهای در سلولهای انتروکرومافین دستگاه گوارش توجه او را جلب کرد. این ماده باعث انقباض عضلات صاف، به ویژه در رحم موش ماده میشد. بعدها مشخص شد که این ماده یک آمین ناشناخته است و او نام آن را انترامین گذاشت. در سال 1936 او موفق به دریافت بورس تحصیلی دانشگاه برلین شد و پس از بازگشت به ایتالیا، در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه باری و دانشگاه پارما مشغول تدریس شد. او معتقد بود که تحقیقات علمی کارامد با همکاری صنایع دارویی محقق خواهند شد. در سال 1948 ماوریس راپورت، آردا گرین و اروین پیج از کلینیک کلیولند در اوهایو، مادهای در سرم خون کشف کردند که قابلیت انقباض عروق را داشت و از آنجایی که یک عامل سِرُمی بود و روی تون (درجه انقباض) رگها اثر داشت، آن را سروتونین نامیدند. در سال 1948 ارسپامر همچنین ماده شیمیایی مهمی در غدد بزاقی اختاپوس کشف کرد و آن را اکتوپامین نام نهاد. در سال 1952 نشان داده شد که انترامین همان سروتونین است. بعد از کشف سروتونین و به ویژه بعد از شناخته شدن نقش آن به عنوان انتقالدهنده عصبی، تحقیقات گستردهای روی آن انجام شد. دکتر ارسپامر به جز کشف سرتونین (انترامین)، ملکولهای زیستی مهم دیگر مانند بومبِسین، اوپیاتهای مختلف و انواع نوروپپتیدها را نیز شناسایی کرده است، اما برخلاف دیگر تحقیقات و یافتههای در خور توجه، بیش از همه به سروتونین علاقهمند بود. در اواخر دهه 1950، همکاریاش با شیمیدانها از طریق شرکت فارمیتالیا گسترش یافت. این همکاریها نتیجهبخش بود و با بودجهای که از این طریق تأمین میشد توانست بیش از 600 گونه جانور آبزی از سراسر جهان شامل دوزیستان، آبزیان صدفدار و... را جمعآوری و بررسی کند. تحقیقات او در طول بیش از 60 سال، منجر به بررسی و شناخت بیش از 60 ترکیب شیمیایی شد. ترکیباتی که اغلب آنها از بافتهای جانوری (بهویژه دوزیستان) استخراج شده بود. وی همچنین سعی کرد راههایی برای سنتز صنعتی این مواد شیمیایی پیدا کند. او که دو بار نامزد دریافت جایزه نوبل شده بود، در سال 1984 بازنشسته شد و از سمتهای رسمی دانشگاه کنارهگیری کرد اما همچنان در کنار همسرش جولیانا فالکونیِری در دانشگاه ساپینزای رم به کار و تحقیق ادامه داد تا اینکه در سال 1999 و در سن 90 سالگی چشم از جهان فرو بست.
انتهای پیام/