مازیا موسوی
با لباس و کوله مدرسه به دوش، در میان دادگاه ایستاده است. ارغوانی و فیروزهای در دو سویش کشیده شدهاند. دورترین جای ممکن از همدیگر... قاضی میپرسد:
- خُب... تصمیمت چیه خانوم؟ پدر و مادرت گذاشتن به عهده خودت که تصمیم بگیری حالا که دارن جدا میشن... میخوای با کدومشون زندگی کنی؟ با بابات میخوای باشی یا مامانت؟
«ترمه» مستقیم به قاضی نگاه میکند. با چشمانی که به سختی آشوب درونش را در پشت خود نگه داشته است.
- تصمیمت رو گرفتی یا نه بابا؟
بیدرنگ میگوید: «بله...! الان باید بگم؟»
- اگه هنوز فکراتو نکردی بذار برای...
- چرا، فکرامو کردم.
قاضی بیشتر درنگ میکند، آنقدر که اشکی از چانه ترمه پایین میافتد.
- میخوای بگم برن بیرون، اگه سختته؟
...نادر و سیمین از اتاق بیرون میروند و به آرامی وارد راهروی پر صدای دادگاه خانواده، منتظر میشوند. تیتراژ بالا میآید و ما، در سه دقیقه شاهد انتظار نادر و سیمین هستیم، در برزخی که با پایان گرفتن فیلم همیشگی میشود.
گوناگونی واکنش دوستانم به این پایان باز را یادم میآید. چند نفری ناسزاگویان سینما را ترک میکردند که چرا پس از ۱۲۰ دقیقه تماشای فیلم، در یک ابهام رها شدهاند و دیگرانی که امیدوارانه به دنبال نشانههایی در گذشته ترمه میگشتند تا سرنخی پیدا کنند که کدام داستان بَسامَدتر است. بگومگو میان دو جبهه از تماشاگران تا کوچههای اطراف سینما کشیده میشد. ولی میدانم که در آن جمع همه «درست» میگفتند. این گفتوگو ناآگاهانه میان ما مشاهدهگران اثر جالبی میگذاشت. چگونه میتوان داستانی را دوست داشت بیآنکه پایانش را بدانیم؟
سخنی نو به زبانی کهن
از دهههای گذشته تاکنون، نظریه «مکانیک کوانتومی» (در کنار نظریه الکترومغناطیس) به عنوان مهمترین «درس پایه» در بیشتر رشتههای فیزیک آموزش داده میشود. دانشجویانِ نوپا (که بیصبرانه چشم به «کوانتوم!» دارند) باید ترمهای متمادی را برای گذراندن بیشتر دروس ریاضی (به عنوان پیشنیاز) سپری کنند. با آغاز واحد درسی مکانیک کوانتومی، دانشجویان مشتاق ماههای نخست را در میان حساب انتگرالی، تبدیلهای فوریه، جبر ماتریسهای مختلط، عملگرهای هِرمیتی و مکانیک موجی به سختی دست و پا میزنند. به امید آن زمان که این نظریه نوین ادعاهای انقلابی خود را رو کند. آنان اغلب پیش از آن که بفهمند این پیشنیازها تا کجا ادامه دارد، وارد فیزیک کوانتومی شدهاند!
فیزیک کوانتومی پیش از آن که بازگوکننده پدیدههای فیزیکی باشد، چارچوب استواری از ریاضیات بنا کرده است. این بنا به گونهای ساخته شده تا در برابر رفتارهای پیشبینیناپذیر تاب بیاورد. در فیزیک کوانتومی به کمک ریاضیِ آماری، بردارها و اعداد مختلط، ابزارهایی تازه آفریده شده تا امکان گشتوگذار در یک برزخ احتمالاتی را فراهم آورد، مکانیک کوانتومی با همین شگرد برای نخستینبار به زیبایی، توصیف دقیقی برای رفتار غریب ذرات ارائه کرد که همخوانی بینظیری با نتایج آزمایشها نیز داشت.
شاید رسیدن به کارآموختگیِ لازم (در کار با ریاضیاتِ پیچیده)، برای دانشجویان چالشبرانگیز باشد ولی چیزی که مکانیک کوانتومی را عجیب و وهمآلود کرده ریاضیات دشوار نیست، بلکه تعبیر متفاوتی است که از پدیدهها در دنیای ذرات ارائه میشود. با گذشت یک سده از پیدایش فیزیک کوانتومی، چندین باور فلسفی در میان نظریهپردازان وجود دارد که هرکدام از «مشاهده» و «حقیقت» برداشتهای گوناگونی دارند. بدون دانستن فیزیک کوانتومی، درک درست این تعابیر (و تفاوتِ هر کدام با دیگری) کاری بسیار دشوار است، اگر ناممکن نباشد.
ادامه این مطلب را میتوانید در شماره 691 (اردیبهشتماه 1400) بخوانید.