محمد سرابی
بقا بعد از فاجعه تنها با فناوری ممکن خواهد شد، به شرطی که فناوری در جریان فاجعه نابود نشده باشد. می‌توان با روش‌هایی چرخه حیات را دوباره برپا کرد یا از زمین و منظومه شمسی خارج شد تا در سیاره‌‌ای دیگر زمین را بازسازی کرد. اما در هر شرایطی میل انسان به بقا بیشتر از فناوری در موفقیت این کار مؤثر است. انسان‌هایی که زندگی خود و بقای نسل خود را در خطر ببینند انگیزه نیرومندی در جستجوی راه نجات به دست می‌آورند و می‌توانند در سخت‌ترین شرایط به تلاش خود ادامه دهند.
جنگ میترا
سفینه کوچکی که فقط می‌تواند فرود بیاید، روی سطح بیابانی خشک پایین می‌آید و در همان ابتدا دچار حادثه‌ای جزئی می‌شود. سرنشینان آن دو ربات انسان‌نما (اندروید) هستند که ظاهری شبیه زن و مرد دارند. آن‌ها کلبه‌ای از پلاستیک برپا می‌کنند و جنین‌هایی همراه خود را در ظرف‌هایی پر از مایع چسبناک پرورش می‌دهند. نُه ماه بعد کودکان که تا آن موقع با سیم به بدن مادر وصل بودند متولد می‌شوند. چند سال بعد آن‌ها شبیه یک خانواده روستایی هستند. کلبه‌‌‌هایی با سنگ و چوب ساخته‌اند و در مزرعه نوعی گیاه شبیه کاکتوس می‌کارند. گیاهان در ردیف‌های دایره‌ای و روی خاکی کاشته شده‌اند که در آن استخوان‌های باقیمانده از اژدها پیدا شده است. در همان نزدیکی چاه‌‌های بزرگ و عمیقی وجود دارد که ممکن است لانه اژدها باشد اما نه اژدها و نه هیچ حیوانی در این منطقه دیده نمی‌شود. دو اندروید که یکدیگر را به نام‌های «مادر» و «پدر» خطاب می‌کنند می‌خواهند بچه‌ها را زنده نگه دارند و بنیان‌گذار تمدنی انسانی شوند اما بچه‌ها یکی یکی به دلیل بیماری و حوادث عادی می‌میرند. زندگی برای چند سال به شکل عادی پیش می‌رود. «مادر» که آشکارا از پدر برتر است به بچه‌ها آموزش می‌دهد که نباید به دنیای خیالی و چیزی که وجود ندارد عقیده داشته باشند. زمانی که از دوازده جنین همراه اندروید‌ها، فقط یکی به نام کمپین باقی مانده و بزرگ شده است؛ مشکلات دیگری هم پیش می‌آید.
داستان سریال «گرگ پرورده» یا بزرگ شده با گرگ‌ها، در قرن بیست و دو رخ می‌دهد. سطح زمین در جنگی بزرگ و با انفجار‌های عظیم نابود شده است. انسان‌های باقیمانده در کهکشان به دنبال راهی برای زنده‌ماندن می‌گردند. فرقه‌ای مذهبی به نام «میترایی» بخشی از جنگ را کنترل می‌کند و مبارزانی دارد که شبیه شوالیه‌های معبد در جنگ‌های صلیبی هستند. آن‌ها دشمنان خود یعنی اندروید‌های آتئیست را تعقیب می‌کنند که به دنبال پرورش بچه‌‌های انسان در راهی متفاوت و بدون عقیده به میترایسم هستند.
«رایدلی اسکات» کارگردان مشهور آثاری چون «بیگانه» 1979 «تیغ‌سوار» 1982 «مریخی» 2015 دو قسمت اول این سریال را ساخته و بقیه قسمت‌های فصل اول را «آرون گازیکوسکی» کارگردانی کرده است. اسکات در این پروژه به عنوان تهیه‌کننده اجرایی حضور دارد. فصل اول سریال در آفریقای جنوبی فیلم‌برداری شده است.
دو ربات انسان‌نما که روی سیاره کپلر-22 مزرعه ساخته‌اند برخی از احساسات و واکنش‌ها انسانی مانند پنهان‌کاری یا احساسات عاطفی را نشان می‌دهند اما معمولاً هیجان‌زده نمی‌شوند. اندروید مادر پیشرفته‌‌تر است و در صورت لزوم می‌تواند تصمیم‌های مستقل بگیرد یا با خشونت شدید با دیگران بجنگد. این اندروید قابلیت‌های خاصی مانند پرواز کردن یا تغییر شکل دارد که او را به الهه‌های باستانی جنگ شبیه می‌کند. در سوی دیگر جهان، زمین دچار جنگ وسیعی شده است و میترایی‌ها فقط گروهی از نخبگان را نجات می‌دهند. در سمت مقابل هم آتئیست‌ها هم روش‌های جنگی مخصوص خود را دارند و جنگ مقدس و طولانی آن‌ها همیشه ادامه دارد. سریال گرگ پرورده همزمان با بیان ایده‌های علمی تخیلی موضوع اهمیت باور‌ها و احساسات انسانی را نیز به نمایش می‌گذارد.
Raised by Wolves 2020
کارگردان: Aaron Guzikowski
محصول: آمریکا
فصل اول - 10 قسمت
اکسیژن تمام شده است
گرمای شدید گیاهان را نابود کرده است. ابتدا درخت‌های آمازون از بین رفتند ولی روند تخریب طبیعت به جایی رسید که جلبک‌ها و گیاهان دریایی هم حیات خود را از دست دادند. بعد از آن آتش‌سوزی‌های بزرگی رخ داد که بیشتر سیاره زمین را غیرقابل زندگی کرد. بدون گیاهان سبز هوای زمین از اکسیژن خالی شده و قابل تنفس نیست.
در شصت و هشتمین سال هزاره سوم، تنها یک شهر در استرالیا با تکیه بر فناوری توانسته محلی برای پناه‌گرفتن باقیمانده انسان‌ها باشند. شرکت کرونیکورپ که این شهر را اداره می‌کند می‌تواند مقداری اکسیژن به روش صنعتی تولید کند اما این روند قابل ادامه دادن نیست مگر این‌که راهی برای احیای طبیعت پیدا شود. اتان وایت کارگر جوان شبکه برق شهر است و به کمک کارگران دیگر نیروگاه کوچکی که با انرژی‌هسته‌ای کار می‌کند را روشن نگه می‌دارد. روزی او را به مرکز تحقیقات شرکت دعوت می‌کنند. زنی که رئیس آزمایشگاه است به او می‌گوید دستگاهی که برای ارسال و دریافت پیام‌های رادیویی ساخته شده بود پیامی از 400 سال بعد دریافت کرده است. در این پیام چند کلمه‌ای نوشته شده که باید اتان را به آینده اعزام کنند. مشکل اینجاست که دستگاه فرستنده خیلی ابتدایی و ناقص است و نمی‌توان به ارسال انسان‌ها با آن اطمینان کرد. حتی مشخص نیست که اگر اتان در مأموریت خود موفق نشد چطور باید به آن‌ها اطلاع دهد یا برگردد. او نمی‌داند که باید در آینده دنبال چه هدفی باشد اما ادامه زندگی در این دنیای بدون اکسیژن، به مرگ او و بقیه انسان‌ها از جمله همسر بیمارش ختم می‌شود. پدر اتان که سال‌ها قبل مرده است، دانشمندی بود که طراحی اولیه دستگاه انتقال زمان را انجام داد ولی همکاران او در آزمایشگاه نمی‌توانند به درستی از دستگاه استفاده کنند. دریافت این پیام نشان می‌دهد موجودات هوشمندی می‌خواهند با انسان‌های در حال زوال تماس بگیرند. رئیس آزمایشگاه امیدوار است که پسر مخترع دستگاه بتواند مشکل را حل کند و در سفر به آینده راهی برای نجات انسان‌ها بیابد. اتان از دوران کودکی دست‌بندی دارد که پدرش به زور روی مچ دست او بسته و بازشدنی نیست.
«ست لارنی» کارگردان فیلم 2067 پیش از این تنها یک فیلم بلند اکشن ساخته اما در گروه فیلم‌برداری و جلوه‌های ویژه چندین پروژه سینمایی حضور داشته است. «کدی اسمیت-مک‌فی» بازیگر نقش اتان 6 سال پیش در فیلم دیگری به نام Young Ones ظاهر شده بود. در این فیلم نیز جهان آینده دچار مشکل کمبود آب شده است و انسان‌ها برای پیدا کردن آن با هم می‌جنگند.
در فیلم 2067 اتان بعد از ورود به دستگاه انتقال زمان، در یک جنگل انبوه گرمسیری بیدار می‌شود. دستگاه باید او را به همان نقطه ولی در آینده فرستاده باشد ولی اگر گیاهان در زمان زندگی او نابود شده‌اند پس چگونه در آینده وجود دارند؟ او بقایای یک پایگاه را پیدا می‌کند و در مقابل آن اسکلتی قدیمی را می‌بیند که جمجمه‌اش با ضربه‌ای شبیه شلیک گلوله سوراخ شده است. درِ ورودی پایگاه خیلی محکم ساخته شده و باز نمی‌شود و روی پلاک لباس اسکلت، نام اتان نوشته شده است.
2067 - 2020
کارگردان: Seth Larney
محصول: استرالیا
114 دقیقه
انتهای پیام/
