شاخص جدیدی از سوی موسسه تامسون رویترز برای سنجش موقعیت جایگاه دانشگاهها و پژوهشگاههای کشورهای مختلف از سال 2015 به نام «نوآوری» ایجاد شده است که ما در این شاخص تاکنون (تاپایان سال 2016) جایی نداشتهایم. سال 2016 در این شاخص، از کشورهای آسیایی «موسسه علوم و پژوهشهای پیشرفته کره جنوبی» در رتبه 6 نوآوری بین دانشگاهها و پژوهشگاههای دنیا قرار گرفت و دانشگاه علوموفناوری پوهانگ کره جنوبی در رتبه 11 ایستاد. قرارگیری دو موسسه آسیایی آنهم از کرهجنوبی در رده زیر 20 جای توجه و البته دقت ویژه دارد. پس چرا ما در هیچ بخش از این نوآوران دنیای علم و فناوری نیستیم؟ بخشی از موضوع به مشارکتنداشتن موثرمان در تولید علم و عدمسرمایهگذاری ما در مسئله پژوهش بازمیگردد و البته قسمت کوچکتری هم به این موضوع مربوط است که ما همان نوآوریهایی را هم که انجام میدهیم در سطح بینالمللی ثبت نمیکنیم. در آمریکا در سال 2015 حدود 9میلیون اختراع ثبت شد که عملا 8میلیون از آن هرگز برای تولید هیچ محصولی استفاده نشد. بخشی که تبدیل به فناوری و محصول شد حدود یکمیلیون است. ولی باید توجه شود که اگر آن بستر نوآوری و ثبت حدود 9میلیون اختراع در سال وجود نداشته باشد، امکان کار روی یکمیلیون نوآوری دیگر برای تولید محصول جدید نیز وجود نخواهد داشت.
در کشور فنلاند که یکی از بهترین کشورهای دنیا ازنظر سرانه پژوهش و پرورش دانشمندان است، شورای پژوهش و نوآوری زیر نظر نخستوزیر کار میکند و مسئولیت مشورت به دولت و وزارتخانهها را در ابعاد کلان پژوهش، فناوری، نوآوری و کاربرد و ارزیابی آنها برعهده دارد. جمعیت فنلاند در سال 2015 در حدود 5میلیونوچهارصدهزار نفر و تولید ناخالص داخلی این کشور حدود 250میلیارد دلار بود که از این میزان حدود 7میلیارد (حدود 2/3درصد از تولید ناخالص داخلی) به بخش پژوهش و حدود 11میلیارد دلار (4/4درصد از تولید ناخالص داخلی) به بخش آموزش اختصاص دارد. در این کشور «شورای پژوهش و نوآوری هدایت سیاستهای کلان» براساس اطلاعات و دادههای واقعی که مراکز علمی و سیاستگذاری و آماری کشور فراهم آوردهاند توسعه مییابد. در بریتانیا با جمعیتی حدود 65 میلیون نفر، تولید ناخالص داخلی در سال 2016حدود 3هزار میلیارد دلار و سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی این کشور حدود 72/1درصد برابر با حدود 52 میلیارد دلار بود. نکته جالب این است که نسبت بین بودجه پژوهش به آموزش در فنلاند حدود 72درصد و در انگلستان حدود 31درصد است.
ساختار سیاستگذاری پژوهشهای علمی در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته در دنیا که در این یادداشت از دو نمونه از آنها یاد شد، نشان میدهد که در این کشورها توسعه و پیشرفت علم برای سیاستگذاری راهبردی و کلان هم ازطریق بهکارگیری دانشمندانی که متخصص علم برنامهریزی و سیاستگذاری کلان هستند و هم بهکمک دانشمندان درجه یک و شناختهشده کشور در حوزههای مختلف آکادمیک انجام میشود و برپایه تصمیم کلان حاکمیتی برای تخصیص بودجه در زمینههای گوناگون پژوهش و آموزش صورت میگیرد.
جامعهای میتواند به دستاوردهای علم و پژوهش باور داشته باشد که اساسا با علم، روش علمی و تفکر عملی سازگار باشد. تلاش برای توسعه و ترویج علم میتواند به پذیرش این باور و در نتیجه اثربخشی دستاوردهای علم و پژوهشهای علمی در جامعه بسیار کمک کند. توسعه درجهتی که در سند چشمانداز 1404 دیده شده بر دو پایه امکانپذیر است: نخست، فرصتشمردن کاهش قیمت نفت و رفتن بهسوی جامعهای مولد، صرفهجو و بدون وابستگی به دلارهای نفتی در بودجه و درحالرشد براساس قابلیتهای واقعی طبیعی ایران و دوم، تلاش برای خروج از تحریم و مشارکت عادلانه در صحنه بینالمللی و حرکت برای بینالمللیکردن استانداردهای زندگی و توسعه در کشور. اگر این دو زمینه فراهم شود شرایط سخت حاضر که با محدودیت امکان بهرهگیری از درآمدهای نفتی بهظاهر سختتر هم شده، فرصتی است که باید آن را غنیمت شمرد. این کار شدنی است به شرط آنکه علم و عقل را بهکار گیریم و بر پایه واقعیت حرکت کنیم.
دکتر مهدی زارع؛ استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم
چاپ شده در شماره 639 مجله دانشمند