حالت شب
منو
موضوعات
banner
Tahririe

شعر در راه شیری شعر به عنوان بخشی از ادبیات علمی-تخیلی، همیشه کمیاب ولی خیال‌انگیز بوده است

d8165216b3178fb3f2055182a171259a 700

اندازه فونت:

محمد سرابی

علمی-تخیلی یک «سبک» یا «گونه» هنری است که چند قرن قبل از آنکه وارد ادبیات شود، در مجله‌ها رواج پیدا کرد و با فناوری‌ سینما به اوج رسید. به دلیل تسلط سینما، ‌مخصوصاً سینمای هالیوود بر جهان هنر و سرگرمی، امروزه سبک علمی-تخیلی را بیشتر در فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها می‌شناسیم اما هیچ سبکی هنری به مواد و ابزار‌ها محدود نمی‌شود. در این شماره مجله دانشمند، می‌خواهیم به یک محصول کمتر شناخته شده از جهان گسترده سبک علمی-تخیلی بپردازیم.

سبک علمی-تخیلی به جز داستان کوتاه و رمان، در گونه‌‌های دیگر ادبیات مانند نمایشنامه و شعر هم بروز یافته است. اگرچه شعر در ادبیات علمی-تخیلی قرن 19 دیده می‌شود اما در نیمه اول قرن بیستم هویت مستقل پیدا کرد. در سال‌های دهه 70 و با اوج گرفتن استقبال از ادبیات علمی-تخیلی و انتشار مجلات گوناگون در کشور‌های غربی، این سبک در شعر هم مورد توجه قرار گرفت البته در داستان‌ها اهمیت بیشتری یافت. نویسندگان خیلی اوقات قطعه شعری را در میانه داستان‌ها قرار می‌دادند یا آن را از قول یکی از شخصیت‌ها نقل می‌کردند که گاهی حکم رمز عبور، پاسخ معما، راهنمای نقشه، وصیت‌نامه یا توصیف یک پدیده عجیب را داشت. این کاربرد شعر بیشتر در آثار نویسندگانی دیده می‌شد که مطالعات پیوسته در ادبیات کلاسیک داشتند و زبان آنها هم اغلب انگلیسی بود. گاهی اوقات کل فضای اثر و زبان داستان، لحن شعرگونه پیدا می‌کرد.

اختصاص جایزه منحصر به فرد برای شعر علمی-تخیلی به اواخر قرن بیستم برمی‌گردد. در سال 1978 انجمن شعر علمی-تخیلی فانتزی (SFPA) اولین دوره جایزه ادبی (Rhysling) را برگزار کرد. مدتی بعد برندگان این جایزه به فهرست سالانه جوایز نبولا (Nebula awards) نیز راه پیدا کردند. بیشتر این شاعران، داستان هم می‌نوشتند و گاهی اوقات شعر‌ علمی-تخیلی و شعر فانتزی در یک گروه داوری می‌شد. در کتاب‌هایی مانند «کیمیای ستارگان» بخشی از این اشعار منتشر شده است.

اگر بخواهیم مفهوم علمی-تخیلی را دقیقاً تعریف کنیم، می‌توان گفت «علمی-تخیلی، گونه‌ای‌ از هنر داستانی است که به تأثیر علم، شبه‌علم و فناوری بر انسان، جامعه و طبیعت شناخته و ناشناخته می‌پردازد و احتمال‌های ممکن در همه زمان‌ها را با استفاده از خیال‌پردازی و همین‌طور استدلال و توضیح علمی یا شبه‌علمی پرورش می‌دهد و اغلب باعث ایجاد حس شگفت‌زدگی در مخاطب می‌شود. جهان علمی-تخیلی، حداقل در یک عنصر با جهان مخاطب تفاوت دارد». این تعریف می‌تواند در هر ماده‌ای از کلمه و رنگ و صدا قرار بگیرد و نمی‌شود آن را فقط به فیلم‌های هیجان‌انگیز با تفنگ‌های لیزری و سفینه‌های فضایی محدود کرد. عناصر شاخص در ادبیات علمی-تخیلی مانند سفر به فضا، عبور از زمان، ارتباط با جهان‌های دیگر، ابتکار‌ صنعتی، جهش‌ زیست‌شناختی و در سال‌های اخیر؛ ربات‌های انسان‌نما، ‌ هوش مصنوعی و فناوری‌ ارتباطات، همه می‌تواند جرقه‌ای برای جوشش قریحه شاعران باشند.

خارج از جهان غرب - به عنوان مثال در آسیا - ملت‌هایی هستند که برای قرن‌ها صاحب صنعت شعر بوده‌اند. در ایران، هند، چین و کشور‌های عربی، می‌توان صد‌ها سبک شعر باستانی و مدرن را پیدا کرد که همچنان زنده هستند. هایکو علمی-تخیلی (Scifaiku) به همین شکل از ترکیب هایکو ژاپنی و نگاه فناورانه ساخته شده است. پیشینه و توان شعر فارسی، سرمایه بزرگی در هنر ایرانی به وجود آورده است. در قرن اخیر، شاعران ایرانی با تحولات روز و ادبیات جهان ارتباط داشته‌اند و توانسته‌اند به تناسب دگرگونی‌های جامعه، آفرینش ادبی خلاق انجام دهند. می‌توان امیدوار بود که زمانی علاقه‌مندان به سبک علمی-تخیلی، در ایران بتوانند از این پشتوانه بزرگ برای آفرینش این‌گونه از اشعار استفاده کنند.

 

///////////////////////////////

 

عشق الکترونیکی

لورا وینتر

 

صدا اعلام می‌کند: توضیحش این است که من خودم را به بدنه پیام منتقل کردم

زیرا جریان اینترنت به پیوست‌ها اجازه عبور نمی‌داد

دیوار آتش تو نتوانست من را نگه‌دارد

ویروس‌یاب تو هم نلرزید و اخطار نداد

حالا دیگر من درون قلبت نصب شده‌ام

نمی‌توانی من را حذف کنی

 

-------------------

 

نور خوار

اف جی برگمن

 

همه چیز از زمانی شروع شد که مرا بی‌شام به رختخواب فرستادند

زیر پتو با چراغ‌قوه‌ام بازی کردم

می‌خواستم دهانم را روشن کنم

نور مثل شربتی طلایی در گلویم جاری شد

نور طبیعی قابل ‌هضم است

اما شب‌ها، تنها کرم شب‌تاب و ذره‌های فسفر نور می‌دهند

پس چاره‌ای به جز طعم‌های مصنوعی نیافتم

مانند نئون‌های چشمک‌زن سر در فروشگاه‌ها

لامپ‌های سدیم همیشه تند بودند

مثل پرتقال‌های پوسیده

اما بخار جیوه، کف خوش‌‌عطر و سبزی روی زبان درست می‌کرد

در اردوی دبیرستانی بازدید از مرکز هسته‌ای

نمی‌توانستم جلوی گرسنگی‌ام را بگیرم

نور آبی خوشمزه‌ مثل شکلات بود

صبر کنید، من مهاجم نیست

فقط باید نور بخورم

 

----------------

 

در جهان ساکت

جفری مک‌دانیل

 

برای ازدیاد ارتباط چشمی مردم با هم

دولت به هر نفر فقط صدوشصت‌وهفت کلمه سهمیه داده است

در رستوران به سوپ مرغ اشاره می‌کنم

من با روش جدید سازگارم

آخر شب به محبوبم از راه دورم تلفن می‌کنم

تا با افتخار بگویم بقیه کلمات را برای او نگاه داشته‌ام

وقتی حرف نمی‌زند، می‌فهمم که همه کلماتش را استفاده کرده است

سی‌ودو بار می‌گویم که

تو را می‌خواهم

و بعد از پشت خط به صدای نفس هم گوش می‌کنیم

 

----------------------

 

پناهگاه فضانوردان

کندال ایوانز و سامانتا هندرسون

 

فضانوردان قدیمی دیوانه شده‌اند

خواب مدار‌های در حال ویرانی را می‌بینند

در‌های پناهگاه مثل ‌در‌های زیردریایی غیرقابل نفوذند

فضانورد‌های شکست‌خورده، عرق می‌کنند و به خودشان می‌پیچند

از کابوس‌های بین ستاره‌ای

نه فقط آنها که به سفر‌های دور رفته‌اند

نه فقط آنها که با سرعت نور پرواز‌ کرده‌اند

نه فقط آنها که از کرم‌چاله عبور کرده‌اند

دیوانگی بعد از مدار ماه شروع می‌شود

در خورشیدگرفتگی آخر

سه کیهان‌نورد پناهگاه، بدون هیچ توضیحی ناپدید شده‌اند

ما در این دریا‌های پر از ستاره غرق می‌شویم

وقتی ماه کامل می‌شود

 فضانوردان روی غبار درخشان آن قدم می‌زنند

 

 انتهای پبام/

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

تلگرام گوگل پلاس لینکدین