حالت شب
منو
موضوعات
banner
Tahririe

سیگنال‌ ناشناس

The Vast of Night

اندازه فونت:

محمد سرابی

 جهان‌گیری بیماری کرونا بر اکران فیلم‌های سینمایی تأثیر مستقیم و بر دیگر محصولات فرهنگ و سرگرمی مانند سریال و بازی تأثیر غیرمستقیم گذاشته است. تعداد فیلم‌های سینمایی که در یک سال گذشته به نمایش درآمده‌اند کاهش داشته و محصولاتی که باید در سال‌ 2020 عرضه می‌شدند در انتظار زمان بهتری برای انتشار هستند تا سود بیشتری داشته باشند.

فیلم و بازی این شماره درباره سیگنال‌های الکتریکی ناشناس است. صدا‌ها و امواج الکتریکی که در میان ارتباطات مخابراتی شنیده می‌شود و ممکن است پیامی را با خود منتقل کنند. ما قادر به رمز‌گشایی آن‌ها نیستیم و حتی اگر نظم معنی‌داری در آن‌ها پیدا کنیم باز هم از مخاطب آن بی‌خبریم. شاید مخاطب خود ما باشیم.

 

------------------

 

فیلم

 

پیامی که سنجاب فرستاد

 

یک سنجاب سیم‌های برق ورزشگاه را جویده بود و لامپ‌ها به همین دلیل روشن و خاموش می‌شدند. بلندگو‌ها هم خش خش می‌کردند. از آن موقع مدتی گذشته ولی تقریباً همه اهالی شهر از ماجرای سنجاب خبر دارند. در شبی که مسابقه مهم دو تیم بسکتبال در حال برگزاری است، اپراتور تلفن شهری متوجه تماس‌ مشکوکی می‌شود که شبیه صدای معمولی نیست، همین صدا از بلندگوی رادیو هم پخش می‌شود. او این صدا را ضبط می‌کند و برای مجری رادیوی محلی می‌فرستد وقتی سیگنال این بار مستقیماً از طریق رادیو پخش می‌شود کسی تلفن می‌زند و می‌گوید که این صدا را زمانی که در ارتش خدمت می‌کرد، شنیده است. این سرباز سابق می‌گوید که در دوران خدمت موظف به ساختن پناهگاه محرمانه‌ای در محلی نامشخص و برای یک جسم بزرگ شده بود. او و سربازان دیگر هم در هنگام بازگشت از آن محل همین صدای ناشناس را از بلندگو‌ها شنیده بودند و یک سرباز که مأمور رادار بود آن را نوعی سؤال و جواب تشخیص داد. همه کسانی که برای این مأموریت از نقاط مختلف آمریکا جمع شده بودند بعداً بیمار شدند. آن‌ها سیاهپوست یا مکزیکی بودند و چون هر کدام تنها قسمتی از مأموریت را انجام داده بودند درباره هدف آن چیزی نمی‌دانستند.

نفر بعدی که با شنیدن صدای ناشناس از رادیو، تلفن می‌زند پیرزنی است که می‌گوید اطلاعاتی درباره امواج و پیام‌های ناشناخته مشابه دارد. مجری رادیو به دیدن او می‌رود و زن ماجراهایی از گذشته را تعریف می‌کند که ظاهراً نظم و ارتباط مشخصی با این سیگنال ندارد اما همه آن‌ها نشانه یک چیز است. موجودات فضایی ناشناخته که به زمین آمده‌اند. 

داستان فیلم «سراسر شب» در سال‌های 1950 می‌گذرد. فناوری‌ها الکترونیک همه‌گیر شده‌اند اما هنوز در شکل‌های ساده خود قرار دارند. ایده‌‌پردازی درباره فناوری‌های آینده دور از دسترس و تقریباً ناممکن به نظر می‌آید. سخن از آینده‌ای است که در آن خودرو‌ها می‌توانند خود به خود مسیر را پیدا کرده و به راننده اعلام کنند، تونل‌های زیرزمین طولانی محل حمل و نقل و مسافرت از جایی به جای دیگر است و مردم وسیله‌های کوچکی که ترکیب تلفن‌ و تلویزیون است با خود حمل خواهند کرد و با کمک آن با هم تماس برقرار می‌کنند. نسل جوان علاقه‌مند به فناوری، این تصورات را در ذهن خود دارد اما در دنیای زندگی می‌‌کند که صدا به زحمت روی نوار‌های مغناطیسی ضبط می‌شود و شبکه تلفن نیاز به کسی دارد که سیم‌ها را به هم وصل کند.

فیلم در منطقه نیومکزیکو رخ می‌دهد. حادثه رازول (۱۹۴۷) که مربوط به مشاهده سقوط یک بشقاب پرنده بود و ماجرا لانی‌زامورا (۱۹۶۴) در این ایالت رخ دادند و نیومکزیکو تا مدت‌ها درگیر داستان‌ فرود و دیده شدن بشقاب پرنده‌ها بود. نویسنده و کارگردان این اثر «اندرو پترسون» با الهام از حوادثی که در آن سال‌ها رخ داد، داستان فیلم را نوشته است.

فیلم سراسر شب رنگی است اما در ابتدا، انتها و بعضی از قسمت‌های میانه، به سبک فیلم‌های 70 سال قبل؛ سیاه و سفید می‌شود.

 

The Vast of Night

کارگردان: Andrew Patterson

محصول: آمریکا

یک ساعت و 30 دقیقه

 

---------------------

بازی

قطب شمال زحل

 

ایستگاه فضایی «مشاهده» با حادثه ناشناخته‌ای روبه‌رو می‌شود. فضانوردان ناپدید شده‌اند و نظم کاری ایستگاه به هم ریخته است. ارتباط با زمین قطع شده و نمی‌توان از جایی کمک دریافت کرد. فقط یکی از فضانوردان به نام اما فیشر هنوز فعال است. او می‌تواند سامانه هدایت و نگهداری ایستگاه که سم (SAM) نام دارد را به کار بیندازد. سم می‌تواند نقاط مختلف ایستگاه را با دوربین‌هایش ببیند و بعضی از دستگاه‌ها را کنترل کند اما حالا که همه ‌چیز آسیب دیده است دسترسی‌ها هم محدود است. تصاویر قطع و وصل می‌شوند و مشخص نیست که در بخش‌های مختلف این ایستگاه شش‌ضلعی بین‌المللی چه اتفاقی افتاده است. فیشر و سم باید به کمک هم معما را حل و جواب‌ها را پیدا کنند.

داستان گیم «مشاهده» در سال 2026 و در منظومه شمسی اتفاق می‌افتد. بازیکن این گیم باید شخصیت سم را برای نجات ایستگاه و سرنشینان آن هدایت کند. تصاویری که بازیکن مشاهده می‌کند، نمای اول شخص از دوربین‌ها و پیام‌های متنی و صوتی درون ایستگاه است. «مشاهده» از روی ایستگاه‌های فضایی واقعی امروزی ساخته شده است اما تصاویر تاریک و روشن و محدودیت‌ زاویه دید باعث ایجاد محیطی ترسناک شده است و بازیکن باید نقشه ایستگاه و هرچه که می‌بیند را به خاطر بسپرد. «مشاهده» جاذبه ندارد و همه چیز در آن شناور است.

فیشر که پزشک ایستگاه است می‌خواهد بقیه سرنشینان را پیدا کند اما بعضی دریچه‌ها بسته هستند. ممکن است بقیه افراد مرده یا در بخش‌های مختلف به دام افتاده باشند. او سعی می‌کند دسترسی سم به بخش‌های مختلف را توسعه دهد. دید سم ابتدا به چند دوربین محدود است اما به تدریج تسلط بیشتری به قسمت‌های مختلف «مشاهده»  پیدا می‌کند و می‌تواند سوژه‌ها را دنبال کند. در مراحل بعدی سم با استفاده از دوربین‌های متحرک از ایستگاه خارج می‌شود تا بدنه آن را از بیرون ببیند. در بخشی از بازی ارتباط او و فیشر قطع می‌شود، صدای شدیدی درون ایستگاه به گوش می‌رسد و همزمان همه چیز می‌لرزد. نوعی سیگنال ناشناس عملکرد سم را مختل می‌کند و تصاویر آن پر از برفک می‌شوند. قسمتی از داده‌های سم از بین می‌رود و پیامی دریافت می‌کند که به او دستور می‌دهد، فیشر را دستگیر کند. دائماً صدای آژیر خطر آتش‌سوزی و جدا شدن قطعات ایستگاه بلند می‌شود. وقتی آن‌ها می‌توانند موقعیت «مشاهده» را ارزیابی کنند متوجه می‌شوند که در مدار سیاره کیوان (زحل) قرار گرفته‌اند. در حالی که آن‌ها به دنبال پیدا کردن بقیه کارکنان هستند باز هم هشدار‌های ناشناسی به سم می‌رسد و او از جایی که نمی‌شناسد سیگنال‌ دریافت می‌کند.

توسعه‌دهنده این بازی شرکت No Code  است که پیش از این بازی Stories Untold را هم ساخته بود این بازی نیز با الگوی مشاهده و تکمیل قطعات یک داستان در محیط ترسناک ساخته شده است.

بیست سال پیش و در هنگام عبور کاوشگر وویجر از کنار سیاره زحل در قطب شمال این سیاره گازی، تصویر لکه شش‌ضلعی بسیار بزرگی مشاهده شد. عکس‌های بعدی هم این شکل عجیب را تأیید کرد.

 

 

Observation

توسعه‌دهنده: No Code

سکو‌: Microsoft Windows -  PlayStation4  - Xbox One

تک‌نفره

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

تلگرام گوگل پلاس لینکدین