سعیده مقدمزاده
مغز انسان مهمترین عضو بدن هر فردی محسوب میشود. مغز 24 ساعته در حال کنترل و تنظیم عملکرد قسمتهای مختلف بدن است. این مغز است که میبیند، میترسد، ناراحت میشود، میخندد، خواب میبیند و میمیرد. در اینکه مغز انسانها ویژگیهای منحصربهفردی دارد و دارای قابلیتهای بینظیری است، شکی نیست! در این متن، سفری به جهان رازآلود مغز خواهیم نمود و اندکی با آن آشنا خواهیم شد.
قرار گذاشتن، در کنار خانواده بودن و گذراندن ساعاتی خوش، برای هر فردی لذتبخش است و وقتی چنین تعاملاتی وجود ندارد، به تنهایی و حتی افسردگی ختم میشود. با این حال، ما هنوز میتوانیم با کمک ویدئو چتها، سلامت اجتماعی خود را حفظ کنیم. ما انسانها همواره خود را بالاتر و برتر از سایر موجودات کره زمین میدانیم و با اینکه در بسیاری از تواناییها از موجودات دیگر ضعیفتر هستیم اما هیچکدام از اینها لحظهای باعث نشده که در مورد برتری خود نسبت به بقیه موجودات کره زمین، تردید کنیم. مطمئناً مهمترین دلیل این تفکر ریشه در دارایی دارد که شاید دیگر موجودات از آن محرومند. مغز انسان، اصلیترین و مهمترین دارایی اوست. یک عضو بسیار پیچیده و البته قدرتمند که انسان را در طول مدت 300 هزار سال تبدیل به موجودی تأثیرگذار و مخرب کرده است. حال چقدر مغز خود را میشناسیم؟ و چقدر به آن وابسته هستیم؟ پرسشی است که دانشمندان همواره در پی یافتن پاسخی برای آن هستند. در این مقاله، در چهار قسمت به برخی ویژگیهای جالب مغز اشاره خواهیم کرد.
مغز و تحلیل احساسات
شیوع بیماری کووید19، زندگی اکثر انسانها را دستخوش تغییر کرده است. حتی نمیشود باور کرد که انسانها از مسائلی که به سادگی از کنار آنها عبور میکردند، نیز محروم شوند. قرار گذاشتن، در کنار خانواده بودن و گذراندن ساعاتی خوش، برای هر فردی لذتبخش است و وقتی چنین تعاملاتی بالاجبار وجود ندارد، به تنهایی و حتی افسردگی ختم میشود. با این حال هر مشکلی راهحلی دارد. واقعیت این است که ما هنوز میتوانیم با کمک ویدئو چتها، سلامت اجتماعی خود را حفظ کنیم!
ابزارهای نوین ارتباطی میتوانند، وضعیت عاطفی و روانی افراد را از راههایی شبیه با ارتباط حضوری، بهتر کنند. یک مطالعه روانشناسی سایبری در سال 2013 نشان داد که گفتگوهای ویدئویی البته بعد از دیدارهای حضوری، میزان بیشتری از پیوند عاطفی را به نسبت مکالمه تلفنی و یا پیام متنی، بروز میدهد. به نظر میرسد ما هر چه بیشتر در کنار دیگران لحظهها را تجربه کنیم، بیشتر به یکدیگر نزدیکتر میشویم. دلیل این مسئله از نظر آلن تئو، دانشیار روانپزشکی دانشگاه علوم و بهداشت اورگن، احتمالاً این است که 80 درصد ارتباطات انسان، غیرکلامی است. گفتگوی ویدئویی، برخلاف صوت و یا نوشتار به ما این امکان را میدهد که از طریق حالت چهره احساسات خود را انتقال دهیم. اما هیچکدام از اینها برای مغز نمیتواند جایگزین ملاقاتهای حضوری شود، در واقع مغز به هنگام ملاقاتهای حضوری حس بهتری از تجربه یک دیدار دارد.
وقتی ما به هنگام ملاقاتهای حضوری با دوستانمان، حرکاتی مانند لبخند خفیف، گونههای بر افراشته و چشمان خمیده را مشاهده میکنیم، مغز آنها را حس کرده، رمزگشایی کرده و به پیامهای حسی تبدیل میکند. برای مثال، شاید کلمه «سلام» بتواند به حسی روحانگیز و واقعی در مغز تبدیل شود. هر چند شرایط حاضر انسان را محدود کرده ولی ملاقات حضوری برای سلامتی انسانها مفید است، البته با توجه به شرایط فعلی، تا اطلاع ثانوی این نظریه درست نیست.
قابلیت مغزهای بزرگ، آنقدر هم زیاد نیست!
شاید مهمترین ویژگی مهم مغز انسان، قابلیت انجام فرآیندهای پیچیده است. ویژگی که به نظر میرسد تنها به انسان اختصاص دارد. وقتی فکر میکنیم، هر یک از سلولهای مغز ما سیگنالهایی را به 1000 نورون اطرافشان تا 200 بار در ثانیه شلیک میکنند. به کمک همین ویژگی مغز است که میتوانیم سر چهارراهها تصمیم درستی برای رانندگی بگیریم و یا بتوانیم مسائل ریاضی را حل کنیم. برای مثال، مغز مورچهها صدها هزار برابر از مغز ما کوچکتر است، آنها هیچ قدرت محاسباتی قابلتوجهی ندارند. سیمون گاردنیر، حشرهشناس مؤسسه فناوری نیوجرسی میگوید: در عوض آنها از یک سیستم ارتباطی پیچیده ذهنی استفاده میکنند. این حشرات وقتی با منبعی مانند غذا و یا یک مکان مناسب برای لانهسازی مواجه میشوند، مواد شیمیایی به نام فرمون را منتشر میکنند که صدها مورچه با دنبال کردن آن بو، به صورت یک ارتش سازمان یافته اطلاعات را به مقر اصلیشان منتقل میکنند.
آدری دوستوتور، زیستشناس دانشگاه تولوز میگوید: حتی ارگانیسمهای تک سلولی بدون مغز که با نام «کپک مخاطی» شناخته میشوند نیز میتوانند برخی یادگیریهای ساده نیز داشته باشند. این دانشمند به این کپکها آموخت، هر جا که نمک ببیند، میتوانند از آن قسمت عبور کنند. در واقع کپکهای مخاطی با آموزشهای خانم دوستوتور یاد گرفتند که اگر در قسمتی نمک را حس کنند، میتوانند کاملاً امن از آن عبور کنند.
مغز انسان با قابلیتهای شگفتانگیز و عملکرد بینظیرش، هر چند توانسته است قدرت خود را به سایر همسایگان زمینیاش تحمیل کند، با وجود این دانشمندان نیز ثابت کردهاند که داشتن شبکه عصبی پیچیده تنها رمز موفقیت بقا در حیات نیست.
مغز و مهارتهای ذاتی
تا به حال از خود پرسیدهاید، چرا نمیتوان مهارت دوچرخهسواری را فراموش کنیم؟ آموختن نحوه پدالزدن کار آسانی نیست، اما فراموش کردن این کار بسیار سختتر است. برای بسیاری از مردم حتی پس از وقفههای چند دههای، گشت زدن با دوچرخه، مانند نفس کشیدن برایشان راحت است. نکته اصلی این است که مغز چگونه این کار را به خاطر میسپارد؟مغز این قابلیت را دارد که برخی کارها را به طور بلندمدت در خود نگه دارد. برای مثال در مورد استفاده از زبان انگلیسی شنیده شده است که اگر در یک کشور انگلیسی زبان سه ماه زندگی کنید، میتوانید به راحتی به این زبان مسلط شوید. در حالی که دانشمندان متوجه شدهاند، دلیل تسلط به زبان انگلیسی در کشورهای انگلیسی زبان، قابلیت حفظ طولانیمدت اطلاعات در مغز است. تمامی لغاتی که در طول دوران تحصیل یا آموزش زبان یاد گرفتهاید الان در گوشهای از مغز شماست و در صورت استفاده از آن زبان، مغز سریعاً آن لغات را از بایگانی خود خارج خواهد کرد. برای همین است که در مدت کوتاه میتوانید در آن کشورها با دیگران ارتباط برقرار کنید.
تسلط به دوچرخهسواری نیز از همین موضوع تبعیت میکند و به یک سطح از تفکر بالاتری نیاز دارد: قسمتهای حرکتی ذهن شما باید برنامهریزی دقیق در کنترل عضلات شما داشته باشد و مخچه به شما کمک میکند تا تعادل خود را به هنگام پدالزدن حفظ کرده و زمان دقیق پدال را محاسبه کنید، همینطور غدد عصبی شما وظیفه روانتر شدن حرکات و هماهنگی عضلات را برعهده دارند. یورگن کنچاک؛ متخصص مغز و اعصاب و بیومکانیک از دانشگاه مینه سوتا میگوید: در واقع همین بار عظیم هماهنگی در مغز است که باعث میشود هماهنگی به وجود آید. ما از حرکت ماهیچهها که به تبع اتصالات مغزی به وجود میآید میتوانیم مهارتهایی مانند دوچرخهسواری، ورزش و رقص و حتی پیادهروی را انجام دهیم، البته نمیتوانیم همه آنها را همزمان انجام دهیم. وقتی قرار است بعد از مدتها روی زین دوچرخه بنشینیم، هر چند بعد از روغنکاری و چک کردن قطعات آن، مغز ما این پیام را دریافت میکند که دقیقاً این لحظه بهترین زمان برای رکاب زدن است و ما این کار را انجام میدهیم. مهارتی که یک عمر با خود به همراه خواهیم داشت.
اینها، تنها گوشهای از دنیای اعجابانگیز مغز بود، که نشان میدهد انسان برای خود بزرگپنداری در کره زمین ظاهراً دلیل موجهی دارد. مغز واقعاً جهانی دیگر در بدن هر انسانی است.
انتهای پیام/