کاظم کوکرم
ماه رمضان را باید فصل داغ رؤیت هلال و بهار نجوم کروی نامید. از دو سه روز پیش از شروع رمضان بحثهای مربوط به روز دقیق آغاز ماه مبارک و یومالشک و ... داغ میشود و این ماجرا در روزهای پایانی ماراتن روزهداری به اوج میرسد: آیا رمضان 29 روز میشود یا 30 روز؟ عید فطر همان روزی است که در تقویم اعلام شده؟! اگر جوانید و کمتر از 20 سال سن دارید، شاید این خیلی بحث مهمی به نظرتان نیاید. اتفاق خوبی که در بیشتر سالهای دو دهه اخیر افتاده این بوده که روز عید سعید فطر هر سال تقریبا همان بوده که پیشتر در تقویم اعلام شده بود. اما آنهایی که قدری سن و سال بیشتری دارند یادشان میآید که در بیشتر سالهای دهه هفتاد، روز عید فطر معمولا یک روز به جلو میآمد و برخی رمضانهای 30 روزه در تقویم با اعلام رؤیت هلال از سوی رصدگران عادل و معتمد (و نه لزوما کارشناس و رصدگر) 29 روزه میشد. این موضوع در آن دوران سردرگمی عجیبی برای مردم ایجاد کرده بود.
لابد میپرسید وقتی میگویید «سردرگمی در رؤیت هلال» دقیقاً از چه حرف میزنید؟ شرایطی را تصور کنید که 29 رمضان، پاسی از شب گذشته و شنیدهاید هلال ماه دیده نشده و فردا 30 رمضان است؛ آماده میشوید برای خواب و ساعت را کوک میکنید که حوالی 3:30 بامداد زنگ بزند. هنوز چشمتان گرم خواب نشده که میشنوید حلول ماه شوال برای مراجع اثبات شده است و فردا روز عید سعید فطر است! بلافاصله هم موزیکهای خاص اعیاد مذهبی از رادیو و تلویزیون پخش میشود! از آن عجیبتر اینکه بعضی سالها اعلام میشد هلال ماه رمضان رؤیت نشده و فردا 30 رمضان است. شما هم سحر بیدار میشدید و سحری میخوردید و نیت روزه میکردید، اما ناگهان ساعت 9 صبح اعلام میشد که امروز عید سعید فطر است و حلول ماه ثابت شده؛ دوباره همان موزیکها و آماده شدن برای نماز! قسمت جالب ماجرا آن بود که چون روزهداری در روز عید فطر حرام است، باید بلافاصله روزه را میشکستید و چیزی میخوردید. اینجا بود که در گفتگوهای روزمره همه از میپرسیدند این هلال ماه مگر چه چیز عجیبی است که نمیتوانند درست رؤیتش کنند و این وضع را پیش میآورند؟! این بحثها معمولا هم به جوابی نمیرسید... سالها از آن دوران گذشته و دیگر آن اتفاقات را شاهد نیستیم. ولی چه اتفاقی افتاده که در سالهای اخیر تکلیف رؤیت هلال ماه تا حد زیادی روشن شده است؟
چالشهای استخراج یک تقویم
طبق اصول مذهبی، آغاز و پایان ماه قمری برای مسلمانان با رؤیت هلال ثابت میشود. راههای اثبات اول ماه در رسالههای توضیحالمسائل بهطور مفصل تشریح شده است. خلاصهاش این است که اگر دو مرد عادل بگویند هلال ماه را در شب بیست و نهم قمری دیدهاند و شنونده نسبت به ادعای آنها اطمینان داشته باشد، میتواند به آن استناد کند.
به این ترتیب به نظر میرسد اگر قرار باشد برای یک سال پیش رو یا حتی برای سالهای آینده تقویمی استخراج کنیم که روزها و مناسبتهای مذهبی در آن معین شده باشد نیاز است تا پیشبینی نسبتاً دقیقی از رؤیتشدن هلال ماه در شب بیست و نهم ماههای قمری آینده داشته باشیم؛ زیرا همانطور که در مقاله قبلی این پرونده نیز خواندید، طبق قواعد استخراج تقویم هجری قمری اگر هلال ماه در شامگاه بیست و نهمین روز ماه قمری دیده شود، فردا روز اول ماه قمری بعدی است و اگر هلال دیده نشود، فردا روز سیام ماه قمری و پسفردا روز اول ماه قمری بعد است.
منجمان از گذشتههای دور پس از سالها رصد و تلاش برای دیدن صدها هلال ماه، با در نظر گرفتن پارامترهای نجومی هر هلال (که در صفحه اول پرونده پیشِ رو با آنها آشنا شدید) به یک سری شاخصها برای هلالهایی که رؤیت شده بودند دست یافتهاند. هلال ماه در آغاز هر ماه قمری یک سری مشخصات نجومی خاص دارد که با دیگر هلالهای اول ماه متفاوت است. از این رو، نمیتوان شرایط رؤیت دو هلال را درست مشابه هم در نظر گرفت و به آسانی رؤیتپذیری آن را پیشبینی کرد. اینجاست که کار پیچیده میشود. روش مرسوم برای حل مشکل این است که منجمان برای استخراج تقویم هجری قمری، پارامترهای نجومی هر هلال در شامگاه بیست و نهمین روز ماه قمری در یک منطقه را محاسبه میکنند و با بررسی این مشخصهها و مقایسه آن با تجارب برآمده از هلالهای رؤیتشده یا نشده قبلی نتیجه میگیرند که هلال ماه قمری خاصی در شامگاه بیست و نهمین روز ماه قمری در منطقه بهخصوصی دیده میشود یا خیر.
در حقیقت منجمان به یک سری شاخصهای حداقلی برای رؤیتشدن هلال ماه دست یافته بودند که نشان میداد اگر پارامترهای نجومی ماه از این شاخصها کمتر یا ضعیفتر باشد، بخت رؤیتشدن هلال ضعیف شده و در مواردی دیدن هلال غیرممکن میشود. در این میان برخی منجمان برحسب تجربه رصد و با مطالعه نتایج رصدهای دیگر منجمان و استخراجکنندگان تقویم، اهمیت توجه به برخی پارامترها در تعیین رؤیتپذیری هلال را کلیدیتر از سایر شاخصها ارزیابی کردهاند و به این ترتیب معیار خاصی برای تعیین رؤیتپذیری یک هلال ارائه دادهاند.
به این صورت که اگر پارامترهای نجومی محاسبه شده برای هلال ماه در شب بیست و نهم ماه قمری بالاتر از پارامترهای حداقلی مورد اشاره در معیار مورد نظر بود، در زمان استخراج تقویم رأی به رؤیت هلال و دیده شدن آن میدادند و ماه قمری 29 روزه در نظر گرفته میشد. اگر این پارامترها ضعیفتر از پارامترهای مد نظر در معیار ارائه شده بود، میگفتند قید دیدن این هلال ماه را باید زد، ماه قمری 30 روزه است و به این ترتیب تکلیف استخراج تقویم برای هر ماه قمری پیش از اقدام برای رؤیت معین میشد.
معیارهای رؤیت هلال ماه در یک نگاه
طارق ابن عبدالعزیر در قرن دوم هجری معیاری ارائه کرد که برای رؤیتشدن هلال، مدت بین زمان غروب آفتاب تا غروب هلال (مکث هلال) باید دستکم ۴۸ دقیقه (معادل ۱۲ درجه) و جدائی زاویهای ماه از خورشید ۱۱/۲۵ درجه باشد. در نظر داشته باشید در آن زمان که واحدهای زمان (دقیقه و ثانیه) نبود. منجمان در قرون اولیه، زمان بین غروب خورشید و ماه را بهجای دقیقه، برحسب زاویه قوسی که هلال ماه در آسمان برحسب درجه میپیمود اندازه میگرفتند.
منجم دیگری به نام عبدالله مرزوی معتقد بود هلالی رؤیت میشود که قبل از غروبش، خورشید ۱۰ درجه پایینتر از خط افق رفته باشد.
محمدابن جابر بتانی (اواخر قرن سوم هجری) میگفت برای رؤیتشدن هلال اختلاف طول دایرهالبروجی ماه و خورشید باید دستکم ۱۳ درجه و مدت مکث ماه ۱۰/۸ درجه (۴۳/۳ دقیقه زمانی) باشد.
عبدالرحمان خازنی (قرن ششم هجری) در معیاری مترقیتر بررسی چهار پارامتر را برای رؤیتپذیری هلال در نظر گرفته بود. به نقل از او در زیج سنجری آمده است: اول، جدائی زاویهای ماه و خورشید باید بین ۱۰ تا ۱۲ درجه باشد. دوم، مدت مکث هلال بین ۸/۵ تا ۱۰ درجه (۳۴ تا ۴۰ دقیقه) باشد. سوم، ارتفاع ماه در هنگام غروب خورشید بین ۶/۶۶ تا ۸ درجه باشد. چهارم، انحطاط خورشید (زاویه ارتفاع منفی خورشید در زیر افق) به هنگام غروب ماه بین ۷/۵ تا ۹ درجه باشد. خازنی معتقد بود چنانچه این ضابطهها در مورد هلالی که باید در شامگاه شب بیست و نهم ماه قمری دیده شود از مقادیر بیان شده بیشتر باشد، در این صورت هلال ماه دیده خواهد شد، در غیر این صورت فردای آن روز را باید سیام ماه قمری در نظر گرفت.
خواجه نصیرالدین طوسی (قرن هفتم) برای رؤیتپذیری یک هلال، اختلاف طول دایرهالبروجی ماه و خورشید (بُعد سِوا) و مدت مکث برحسب درجه (بعد معدل) را در نظر میگرفت و به همین ترتیب ابوریحان بیرونی، عبدالرحمان صوفی رازی و دیگر منجمان مسلمان معیارهای خاص خود را برای رؤیت هلال در نظر میگرفتند.
اما در کنار این معیارها، اخترشناسان معاصر با رؤیت هلالهای بسیار جوان و با رکوردشکنی و دیدن بسیاری از هلالهای باریک و جوان ماه، به بررسی رؤیتپذیری هلال ماه پرداختهاند و به معیارهای تازهتر و قابلاعتمادتری دست یافتهاند.
برای مثال فودرینگهام در سال 1910 میلادی، گزارش 76 رصد هلال با چشم غیرمسلح را جمعآوری کرد. او برای هر دسته از دادههای رصدی، پارامترهای ارتفاع و اختلاف سمت ماه و خورشید را در زمان
غروب خورشید مقایسه و بهصورت منحنی روی نمودار رسم کرد. در معیاری که فودرینگهام ارائه کرد، برای هر هلال ارتفاع و اختلاف سمت ماه و خورشید را در زمان غروب خورشید محاسبه و مختصات آن را روی نمودار مشخص کرده بود. در این حالت اگر مختصات محاسبه شده برای هلال بالای منحنی قرار گیرد هلال ماه قابلرؤیت و اگر در پایین منحنی واقع شود هلال ماه غیرقابلرؤیت پیشبینی میشود. طبق معیار فودرینگهام، در صورتی که اختلاف سمت ماه و خورشید صفر باشد، حداقل ارتفاع لازم برای رؤیت ماه 12 درجه خواهد بود و با بیشتر شدن اختلاف سمت، مقدار کمینه ارتفاع لازم برای هلال کاهش مییابد.
معیار بعدی را ماندر (Maunder) ارائه داد که آن نیز بر اساس دو پارامتر ارتفاع ماه و اختلاف سمت ماه و خورشید در لحظه غروب خورشید محاسبه میشود. در معیار ماندر برای اختلاف سمت صفر، حداقل ارتفاع لازم ماه برای رؤیت هلال 11 درجه در نظر گرفته شده است.
در معیار هندی که در تقویم نجومی هندیها مورد استفاده بوده است نیز از دو مشخصه اختلاف سمت ماه و خورشید در زمان غروب خورشید و ارتفاع ماه در زمان غروب خورشید استفاده میشود. با این تفاوت که منحنی رؤیتپذیری آن اندکی از منحنی دو معیار قبلی پایینتر است.
معیار بعدی متعلق به بروین (Bruin) است که در سال 1977 میلادی ارائه کرد و اساسش مبتنی بر ضخامت میانی هلال و ارتفاع ماه و خورشید است.
معیار دیگر را محمد الیاس از مالزی بر پایه ارتفاع ماه در زمان غروب خورشید و جدایی زاویهای ماه و خورشید در زمان غروب خورشید ارائه کرده است. او در نموداری نشان داد حد جدایی زاویهای رؤیت هلال با چشم غیرمسلح 5/10 درجه است و با در نظر گرفتن تأثیر عرض جغرافیایی، حداکثر مدت مکث هلال برای رؤیتشدن در عرضهای جغرافیایی گوناگون را در معیار خودش ارائه کرد.
معیارهای دیگر برای رؤیت هلال در دوران مدرن را رصدخانه سلطنتی گرینویچ، رصدخانه افریقای جنوبی، خالد شوکت، برنارد یالوپ و محمد شوکت عوده ارائه دادهاند که در برخی از این معیارها از فرمولها و محاسبات ریاضی برآمده از پارامترهای نجومی ماه برای پیشبینی رؤیتپذیری هلال ماه استفاده شده است. بهعلاوه در بیشتر معیارهای دوران معاصر، ملاکهای مربوط به رؤیتپذیری هلال ماه با ابزارهای اپتیکی مانند دوربین دوچشمی و تلسکوپ نیز مد نظر قرار گرفته است.
در سالهای اخیر برخی محققان و رصدگران ایرانی نیز با توجه به نقاط قوت و ضعف معیارهای مورد اشاره، با توجه محاسبات نجومی و بنا بر تجارب رصدی به ارائه معیارهای بسیار جذاب و دقیقی برای پیشبینی رؤیتپذیری هلال ماه اقدام کردهاند. از جمله آنها میتوان به معیارهای ارائه شده از سوی سید محسن قاضی میرسعید (بر اساس پارمترهای فاز هلال و ارتفاع ماه)، مهدی مطیعی و دکتر سید جلیلالدین فاطمی (بر اساس پارامترهای فاز هلال و ارتفاع ماه)، حمیدرضا گیاهی یزدی (مدل سهبعدی)، علیرضا حکیمی (معیار هوشمند)، امیر حسنزاده (اصلاح یالوپ) و سید قاسم رستمی (مدل مثلثی ایران) اشاره کرد.
در این میان روش پیشبینی رؤیتپذیری هلال ماه به شیوه استاد محمدرضا صیاد، معروف به روش 70 نقطهای، شیوهای بسیار دقیق و جالب توجه است که پیشنهاد میشود علاقهمندان برای اطلاع بیشتر از جزئیات هر یک از این معیارها و روش محاسبات آن به کتابها و منابع مربوطه در حوزه تقویم و رؤیت هلال ماه مراجعه کنند.
اگر معیارهای رؤیتپذیری هلال ماه را داریم، دیگر چرا استهلال؟
همانطور که بیان شد بر اساس تجارب بهدست آمده از هزاران رؤیت هلال ماه نو که تاکنون در سراسر دنیا انجام شده (و در بسیاری از این تلاشها هلال ماه نیز رؤیت نشده است و دادهای ارزشمند برای پیشبینی رؤیتپذیری بهدست آمده است) معیارهایی علمی برای استخراج و پیشبینی رؤیت هلال تعریف شدهاند. نکته مهم این است که این معیارها در نهایت تنها احتمالِ رؤیتپذیری هلال را با چشم غیرمسلح یا ابزار اپتیکی نشان میدهند؛ اما در این محاسبات معمولا جایی برای لحاظ کردن پارامترهای بسیار متنوع و پیچیده مربوط به توان چشم انسان و مسائل روانی و شرایط جوی و ... در نظر گرفته نشده است. از این رو، پیشبینی رؤیتپذیری هلال با آنچه در عمل ممکن است اتفاق بیفتد فاصله دارد؛ هرچند میبینیم این پیشبینیها در سالهای اخیر با توجه به غنی شدن بانک دادههای گزارشهای رصدی با چشم غیرمسلح و ابزار اپتیکی بسیار دقیق شدهاند. از همین روست که مد نظر قرار دادن این نوع محاسبات کارشناسی در استخراج تقویم و فرآیند بررسی ادعاهای مربوط به اعلام رؤیت هلال مربوط به آغاز و پایان ماه مبارک رمضان باعث شده است تقویم هجری قمری در سالهای اخیر با دقت قابلتوجهی استخراج شود و ماجراهای مربوط به تغییر مناسبتهای مذهبی را کمتر شاهد باشیم.
با این حال از آنجا که رؤیت هلال یک تکلیف شرعی و واجب برای مسلمانان است و روز اول ماه طبق اصول بنیادی مذهبی با ادعای رؤیت دو مرد عادل ثابت میشود، صرفنظر از اطمینان نسبت بهدقت محاسبات نجومی، در هر حال منجمان مسلمان نسبت به رؤیت هلال اقدام میکنند. بهویژه در ماههایی مانند ماه مبارک رمضان که دیده شدن یا نشدن هلال شب اول ماه در تعیین شبهای قدر مؤثر بوده و همینطور برای تعیین روز عید سعید فطر که روزهداری در آن حرام است.
در کنار همه این چالشها در چند دهه اخیر بحث دیگری هم در زمینه رؤیت هلال داغ شده و آن قائل بودن حجت شرعی برای رؤیت هلال با دوربین دوچشمی و تلسکوپ بوده است؛ موضوعی که در سالهای اخیر بسیاری از جزئیات آن حل شده و اکنون آنچه در ایران برای رؤیت هلال از جانب ستاد استهلال دفتر رهبر انقلاب و بسیاری از مراجع مد نظر قرار میگیرد، در نظر گرفتن حجت شرعی برای رؤیت هلال با دوربینهای دوچشمی و تلسکوپهای متعارف است.