حالت شب
منو
موضوعات
banner
Tahririe

تمدن مریخی

367

اندازه فونت:

حمید اصغری

- بسیار خب! کافی ست! آقایان و خانم‌ها! این افتخار بزرگی برای ماست که از اولین تصمیم‌گیرندگان مریخ هستیم، در مقابل اما این نیز ننگ بزرگی برای ماست که بر سر یکدیگر فریاد می‌کشیم!

+ دکتر یوهانس عزیز! من فکر میکنم شما در انتخاب اعضایتان اشتباه کرده‌اید! چرا از کشیشان دعوت کرده‌اید؟! وقتی به ایشان نگاه می‌کنم تصور نمی‌کنم در عصری هستم که بشر در آستانه سفر به مریخ است! اگر می‌توانستید چند مشعل از سقف آویزان کنید تصور ما از قرون‌وسطی کامل می‌شد! چطور کسانی که روزگاری گالیله را به محکمه کشاندند به این جمع دعوت کرده‌اید؟! سلطه آنان بر انسان‌ها در طول تاریخ چه نتایج درخشانی دربرداشته است که امروز باید جزئی از تصمیم‌گیرندگان آینده ما باشند؟!

-  آقای براون! ما به این هدف گرد هم آمده‌ایم تا برای خلق یک تمدن جدید در مریخ با یکدیگر گفتگو کنیم! شکل‌گیری یک تمدن به تمام اجزای تشکیل‌دهندۀ یک تمدن نیازمند است! اگر دین و هر آنچه با دین در ارتباط است را از تمدن حذف کنیم، چه چیزی باقی خواهد ماند؟!

پروفسور کاهاری گفت: «من تصور می‌کنم حتی اگر دین یکی از عناصر تشکیلدهنده یک تمدن هم باشد، می‌توان جداگانه از نظرات آن استفاده کرد. سفر به مریخ زوایای بسیاری دارد که بیشتر آنها به دوراندیشی‌های عمیق علمی نیازمندند!».

سکوتی در جمع برقرار شد، سپس دکتر ریچاردسون جامعه‌شناس فرانسوی ادامه داد: «پایه‌گذاری یک تمدن، ساختن یک فضاپیما نیست کاهاری عزیز! همچنین آقای براون، سؤالی در ذهن من است که نمی‌دانم چه جوابی به آن بدهم! به راستی آیا کشیشان دنیا را ترسناک‌تر کرده‌اند یا دانشمندان؟!».

- برای یافتن پاسخ پرسشتان می‌توانید به تاریخ رجوع کنید آقای ریچاردسون! شما از چراغ بالای سرتان یا هواپیمایی که با آن سفر می‌کنید می‌ترسید؟

 + از چراغ بالای سرم خیر! اما از بمب اتم می‌ترسم براون عزیز! بمب اتم را کشیشان نساخته‌اند!

دکتر یوهانس بعد از کمی تأمل گفت: «دوستان من! برای انسان، انسان باید تصمیم بگیرد! نه دانشمند یا کشیش! تصور می‌کنم همه شما می‌دانید برای چه گرد هم جمع شده‌ایم! مدتیست از فرود موفقیت‌آمیز مریخ‌نورد سوگیو می‌گذرد و فرود آن نوید می‌دهد که انسان نیز می‌تواند در آینده‌ای نه چندان دور به مریخ سفر کند؛ اما آیا این امکان برای هر انسانی فراهم است؟ در واقع ما در اینجا جمع شده‌ایم تا ببینیم آیا این امکان برای هر انسانی باید فراهم باشد؟».

کشیش رابینسون به آرامی و با لبخندی شوخ‌طبعانه گفت: «از نظر دکتر براون و پروفسور کاهاری احتمالاً این امکان برای هر کسی فراهم است مگر کشیشان!».

جمع به آرامی لبخندی زد و دکتر ریچارسون گفت: «رابینسون عزیز! به گمانم کشیشان هم بتوانند بروند اگر امتیاز لازم را بدست بیاورند!».

پروفسور کاهاری ادامه داد: «هوشمندی انسان، او را هر روز بیش از روز قبل از کنترل طبیعت خارج می‌کند! حال با این وجود، انسان به چه سویی خواهد رفت؟ پاسخ روشن است، اگر به حال خودش رها شود، خودش باعث انقراض خودش خواهد شد! اما اگر با یک تکامل مصنوعی هدف‌دار هدایت شود، بقا خواهد یافت و هر روز پیچیده‌تر از روز قبل خواهد شد!».

کشیش رابینسون با لبخندی به آرامی گفت: «انسان هیچ گاه به حال خودش رها نخواهد شد!».

پروفسور کاهاری نگاهی به کشیش رابینسون کرد و دوباره ادامه داد: «تکامل مصنوعی هدف‌دار به معنای آن است که گونۀ انسان، تغییراتی را بر خود اعمال کند تا به مرور از او یک گونه انسانی جدیدتر خلق شود! انسانی با هوش بالاتر، عاطفه بیشتر و منطق قوی‌تر!».

دکتر ریچارسون لبخندی زد و در میان صحبت‌های پروفسور کاهاری گفت: «و در نهایت برای داشتن انسانی پویاتر راهی پیدا نکردید مگر دست ورزی‌های ژنتیکی!».

دکتر براون گفت: «راه را شما باید پیدا می‌کردید!».

پروفسور کاهاری ادامه داد: «خلق یک تمدن جدید در مریخ باید با انسان‌هایی جدید و سبک زندگانی جدیدی همراه باشد! تنها تکامل مصنوعی هدف‌دار است که می‌تواند انسان را در مسیر بقای خود حفظ کند! و سفر به مریخ می‌تواند مقدمه تکامل هدف‌دار انسان باشد! علم ژنتیک امروزه بسیاری از ژن‌های مؤثر در بیماری‌ها و رفتارها را شناسایی کرده است! و امروزه این علم قادر است تا ژن‌های معیوب و پرخطر را با ژن‌های سالم و کم‌خطر جایگزین کند! بنابراین چرا از این امتیاز برای خلق یک تمدن جدید استفاده نکنیم؟!».

کشیش به آرامی لبخندی زد و گفت: «بیایید به دنیای اطرافمان نگاه کنیم! چند نوع درخت میبینیم؟ چند نوع حیوان میبینیم؟ چند نوع گل قرمز میبینیم؟ میبینید! دنیای ما مملو از تنوع است! خداوند می‌توانست همه چیز را یکرنگ و یکپارچه خلق کند، اما چه سود اگر دنیای ما یکسره روز یا یکسره شب باشد؟ چه سود اگر من و شما همواره همفکر و هم‌عقیده باشیم؟ چه سود اگر همه آدم‌ها به یک اندازه باهوش و عاطفی و منطقی باشند؟! آیا بقای امروز ما در گرو همین تنوع نیست؟ آیا خداوند نمی‌توانست از ابتدا انسان‌ها را مؤمن و صالح خلق کند؟ من تصور می‌کنم تکامل هدف‌دار شما در بهترین حالت یک تکامل جهت‌دار است و در اینصورت شانس شکست شما، از طبیعت بیشتر است!».

دکتر ریچارسون ادامه داد: «من هم با کشیش رابینسون موافق هستم، درمان بیماری‌ها همواره مقدس بوده است، اما کنجکاوم تا بدانم چطور می‌خواهید رفتار آدم‌ها را غربال کنید؟! بنظرم ایده شما مقدمه خوبی برای یک استعمار فکری پست مدرن است!».

انتهای پیام/

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

تلگرام گوگل پلاس لینکدین