حالت شب
منو
موضوعات
banner
Tahririe

به‌ سوی ستارگان (یک قدم فراتر از میان ستاره‌ای) «در زمان امید و درگیری، بشر به سوی ستارگان می‌نگرد و به دنبال زندگی هوشمند در میان ستارگان پیشروی می‌کند.»

pp adastra herobanner 20097 654a184c

اندازه فونت:

کیوان اولی‌زاده

در سال‌های اخیر، فیلم‌هایی که در حوزه سفر به فضا اکران شده‌اند، کم نبودند، اما در میان انبوهی از این فیلم‌ها، «میان ستاره‌ای» و «جاذبه» جایگاه ویژه‌ای میان طرفداران سینما و منتقدین یافتند. در سال 2019 فیلم به سوی ستارگان اکران شد که می‌توان گفت احساسی‌تر از فیلم میان ستاره‌ای به کارگردانی نولان بود. در ادامه شما را به تحلیل مختصری از این فیلم دعوت می‌کنم.

فیلم به سوی ستارگان به نویسندگی و کارگردانی جیمز گری در سال 2019 و برای اولین بار در جشنواره فیلم ونیز به اکران درآمد و نظر مثبت اکثر منتقدان را به خود جلب کرد. فیلم جیمز گری به لحاظ عناصر داستانی و هر آنچه که از یک فیلم احساسی مورد انتظار است، مورد تمجید قرار گرفت. بله از لحاظ احساسی! یک فیلم در ژانر علمی تخیلی و فضایی اما احساسی!

بیشتر بار تحلیل این فیلم را به فیلمنامه اختصاص می‌دهم. داستان فیلم در مورد یک فضانورد به نام روی مک براید (برد پیت) است که در یک سفر فضایی و چالش‌برانگیز، به دنبال پدرش کلیفورد مک براید (تامی لی جونز) است که 30 سال قبل در یک مأموریت بدون بازگشت به نزدیکی سیاره نپتون رفته و در یک سفینه زندگی می‌کند. اما تنها دلیل رفتن روی، پدرش نیست. یک سازمان فضایی به نام اسپیس کام از روی می‌خواهد به این سفر رفته و از امواجی که از سفینه پدرش به طرف زمین ساطع می‌شود و موجب مشکلات بزرگی از جمله نابودی زمین می‌شود جلوگیری کند. شاید بتوان گفت قسمت تکراری فیلم اینجاست. مجدداً نابودی زمین و یک ناجی. اما در ادامه جیمز گری با داستانی گیرا و مشکلاتی که بر سر راه روی قرار می‌گیرد به خوبی می‌تواند این قسمت تکراری از فیلمنامه را پوشش دهد. روی یک انسان تنها، به دور از احساس، مملو از خونسردی (به گونه‌ای که در فیلم بارها گفته می‌شود تنها فضانوردی است که میزان ضربان قلبش در بدترین شرایط حتی سقوط از ارتفاع هزاران متری بالاتر از 80 نشده است) و وظیفه‌شناس است، آنچه که از یک فضانورد انتظار می‌رود. اما یک خلا بزرگ در زندگی خود احساس می‌کند، نبود عشق. او به دنبال پر کردن این خلا، نه در زمین، بلکه این‌بار در فضا است و شاید دیدن پدر و عشقی که 30 سال از پدرش در قلب دارد بتواند جرقه‌ای بر این آتش زیر خاکستر باشد. زمانی که بعد از یک سفر پر تلاطم و پر خطر به پدرش می‌رسد، در واقع پدرش را نمی‌بیند، بلکه خودش را می‌بیند. چون پدرش مانند وی یک انسان بی‌روح و بی‌احساس است. صحنه‌ای که روی در حال قانع کردن پدرش برای ترک سفینه و برگشت به زمین است، احساسی‌ترین سکانس فیلم است یعنی سکانسی که روی در حال پوشیدن لباس‌های مخصوص فضانوردی بر تن پدر است و در واقع روی برای پدرش، پدری می‌کند. روی می‌خواهد پس از کار گذاشتن یک بمب اتمی در سفینه پدر و منفجر کردن آن، هم مانع از نابودی زمین به وسیله امواج این سفینه شود و هم به وسیله امواج بمب اتم، انرژی لازم برای سفینه خود، جهت برگشت به زمین را نیز فراهم کند. در حالی که روی و پدرش به خارج سفینه پدر رفته‌‌اند، بعد از چندین سکانس کش و قوس بین روی و پدر، در نهایت پدرش با اصرار زیاد، خود را در فضا رها می‌کند و روی مجبور به برگشت به زمین می‌شود. تنها، اما این بار با قلبی مملو از عشق. فیلم به سوی ستارگان بسیار شبیه به فیلم میان ستاره‌ای است اما می‌توان گفت جیمز گری در فیلم به سوی ستارگان نسبت به میان ستاره‌ای نولان بیشتر به جنبه احساسی داستان توجه کرده بود. فیلم به لحاظ فیلم‌نامه‌ای و کارگردانی در سطح خوبی قرار داشت. فیلمنامه به غیر از ضعفی که در ابتدا اشاره شد و چند سکانس درگیری مانند درگیری روی با حیوانات جهش‌یافته در یک سفینه تحقیقاتی که به نظر زیاد ضروری نمی‌آمد، و یا عادی برخورد کردن با کشته شدن اعضای سفینه‌ها، ضعف دیگری نداشت و هر آنچه از یک فیلم علمی تخیلی انتظار می‌رود را در خود داشت. هیجان، درگیری، صحنه‌های جذاب فضایی، جلوه‌های ویژه خوب و حتی عشق و نفرت.

از لحاظ فنی نیز، می‌توان گفت جلوه‌های ویژه فیلم قابل قبول بود. در واقع، صحنه‌هایی که بیننده نتواند درک کند و یا برایش غیرمنتظره باشد در فیلم وجود نداشت. ایده‌های جذابی در مورد فضا در فیلم پیاده شده بود. از جمله راهزن‌های فضایی که به دنبال گرفتن منابع دیگر سفینه‌ها در فضا بودند و یا ساختن ایستگاه‌های متعدد روی مریخ و یا کره ماه و سفر زمینی‌ها به آن‌ها برای تفریح و یا حتی دیدن جاذبه‌های این سیارات و زندگی به صورت آزمایشی در آن. چیزی که امروزه بشر در حال محقق کردن آن است. بنابراین تصاویر این فیلم از فضا و سیارات زیاد دور از ذهن و تصور نیست. میکس و تدوین صدا در این فیلم به حدی خوب و عالی بود که این فیلم را کاندید گرفتن جایزه اسکار برای بهترین میکس صدا کرد. بازی برد پیت توسط اکثر منتقدین با واکنش مثبتی همراه بود و الحق که برد پیت خوب و عالی در این فیلم ظاهر شد. صحنه روبه‌رو شدن برد پیت با پدر بعد از 30 سال و بازی فوق‌العاده این بازیگر در آن سکانس و یا سکانس ول کردن دست پدر در فضا، اوج بازی این بازیگر در فیلم بود. فیلم‌برداری این فیلم توسط هویته ون هویتما که فیلم‌برداری میان ستاره‌ای را نیز انجام داده بود، انجام شد و از لحاظ فیلم‌برداری نیز این فیلم در سطح عالی‌ای قرار داشت به گونه‌ای که بیننده واقعاً احساس می‌کرد که فیلم در فضا در جریان است و این موضوع نشان‌دهنده انتخاب خوب زوایای فیلم‌برداری توسط کارگردان و گروه فیلم‌برداری بود. موسیقی فیلم توسط مکس ریشتر آهنگساز و موسیقی‌دان انگلیسی انجام شد. می‌توان گفت موسیقی فیلم نیز خوب بود. به غیر از صحنه‌هایی که در خلا فیلم‌برداری شده بود و آن حس هیجان و بی‌وزنی را آنچنان به بیننده القا نمی‌کرد در حالی که اگر این صحنه‌ها با موسیقی بهتری تلفیق می‌شد قطعاً احساس بهتری در بیننده به وجود می‌آمد. مقایسه موسیقی متن این فیلم با فیلم میان ستاره‌ای، شاهکار هانس زیمر را در آن فیلم بیشتر به یاد ما می‌آورد. در کل می‌توان گفت فیلم به سوی ستارگان یکی از فیلم‌های خوب اما نه عالی در سال 2019 بود که ارزش یک بار دیدن را داشت. مخصوصاً دیدن ایده‌های جذاب سفر در فضا و ایستگاه‌های فضایی ساخت بشر روی ماه یا مریخ. مهمترین پیام فیلم در سکانس آخر فیلم به ما گفته می‌شود: «انسان بدون عشق انسان نیست چه در زمین، چه در فضا».

 انتهای پیام/

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

تلگرام گوگل پلاس لینکدین