حالت شب
منو
موضوعات
banner
Tahririe

ایگناتس زملوایس، پدر کنترل عفونت

handwashing

اندازه فونت:

 سینتیا باغومیان سنگبارانی

ایگناتس فیلیپ زملوایس، پزشک آلمانی- مجاری، معروف به پدر کنترل عفونت و نجات‌دهنده مادرانی که به علت تب دوره پس از زایمان فوت می‌کردند، در اول ژوئیه 1818 در بوداپست متولد شد و کسی است که علت تب دوره پس از زایمان را کشف و بر اهمیت شستن دست‌ها در این زمینه تأکید کرد. وی عنوان کرد که تب دوره پس از زایمان مسری است و اقدامات غیربهداشتی مانند معاینه بیماران توسط پزشکان بدون شستن دست‌ها موجب گسترش آن می‌شود.

سِپتیسمی یا سِپسیس یا فعالیت بیش از حد سیستم ایمنی در برابر عفونت، عامل مرگ تعداد بسیاری از بیماران بستری در بیمارستان‌ها در سراسر جهان است. تب و لرز، احساس ناخوشی، غش، ضعف و رنگ‌پریدگی، تغییر در سطح هوشیاری و گیجی، احساس تنگی نفس و افزایش تعداد تنفس و افزایش ضربان قلب از علائم سپسیس است. عفونت‌های بیمارستانی عفونت‌هایی هستند که فرد در بیمارستان به آن‌ها آلوده می‌شود، فرد هنگام بستری نباید علائم آشکار عفونت را داشته باشد و عفونت در دوره نهفتگی خود نباشد؛ به عنوان مثال ممکن است فردی با مراجعه به بیمارستان به دلیل شکستگی پا، در آنجا دچار عفونت ادراری ‌شود. ویروس آنفلوانزا، بیماری لژیونر، مننژیت باکتریایی، سرخک، ویروس نیل غربی، تولارمی، هپاتیت آ، روتاویروس، ویروس نورواک، سودوموناس مقاوم در برابر دارو، کلبسیلا فوق‌العاده مقاوم، استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین و اِنتروکوکوس مقاوم به ونکومایسین، تنها تعدادی از ارگانیسم‌ها و بیماری‌های عفونی هستند که ممکن است فرد هنگام بستری شدن در بیمارستان به آن‌ها مبتلا شود. کنترل عفونت برای محدود کردن شیوع این بیماری‌ها ضروری است و بهداشت دست‌ها به عنوان مهمترین عامل کنترل عفونت مطرح است. به مناسبت نامگذاری سال 2020 به عنوان سال پرستار و ماما از سوی سازمان بهداشت جهانی به سراغ یکی از اقدامات مؤثر در ارتقاء سلامت مادران و کاهش مرگ و میر نوزادان در تاریخ پزشکی خواهیم رفت. تب دوره پس از زایمان یکی از علل اصلی مرگ پس از زایمان در قرن نوزدهم بود. تب دوره پس از زایمان معمولاً ناشی از نوعی عفونت باکتریایی است که ممکن است پس از زایمان یا سقط جنین اتفاق بیفتد. اگر چه در آن زمان بسیاری از زنان در خانه زایمان می‌کردند اما در بین زنانی که به بیمارستان مراجعه می‌کردند نرخ مرگ و میر بین 25 تا 30 درصد بود. در آن زمان تصور می‌شد که عفونت به دلیل تهویه نامناسب، ازدحام یا شروع شیردهی است. زملوایس فرزند پنجم از ده فرزند جوزف زملوایس و ترز مولر بوده است. مهاجرانی که از آلمان به مجارستان رفته بودند. پدر ایگناتس زملوایس در سال 1806 مجوز راه‌اندازی فروشگاهی در بوداپست را گرفت و در همان سال به تجارت ادویه‌جات و دیگر کالاهای مصرفی پرداخت. در سال 1810 ثروت خوبی به ‌دست آورده بود و با ترز مولر ازدواج کرد. ایگناتس زملوایس سابقه تحصیل در دانشگاه پست و دانشگاه وین را دارد. او با تشویق پدرش، در پائیز 1837 در رشته حقوق دانشگاه وین شروع به تحصیل کرد اما سال بعد وارد رشته پزشکی دانشگاه پِست شد. در سال ۱۸۴۰ به دانشگاه وین بازگشت و در سال 1844 مدرک پزشکی خود را در وین دریافت کرد. او به دلیل مراسم خاکسپاری مادرش نتوانست در مراسم فارغ‌التحصیلی دانشگاه شرکت کند. او از سال 1847 برای مدت دو سال به عنوان دستیار و مسئول بخش آموزشی بخش زنان و زایمان بیمارستان عمومی بزرگ وین منصوب شد. دو بخش مختص زایمان در بیمارستان وین وجود داشت. او مشاهده کرد که مرگ و میر در بخشی از کلینیک که دانشجویان پزشکی به معاینه می‌پرداختند حدود دو تا سه برابر بیشتر از بخشی بود که مختص ماماها بود. نرخ مرگ و میر مادران به علت تب دوره پس از زایمان در بخش اول حدود ده درصد، اما نرخ مرگ و میر در بخش دوم به طور قابل‌توجهی کمتر و حدود 4 درصد بود. زملوایس به حدی تحت تأثیر نرخ مرگ و میر زنان در بیمارستان قرار گرفته بود که در ماه مارس ۱۸۴۷ و به ونیز ایتالیا سفر کرد.

شستن دست‌ها راه جلوگیری از انتقال عفونت

کشف عظیم زملوایس به دنبال مرگ دوست خوب او اتفاق افتاد؛ زمانی که از سفر بازگشت متوجه شد یاکوب کولتشکا، استاد بخش کالبدشکافی، که دوست صمیمی و نزدیک او بود، بر اثر عفونت شدید درگذشته است. دانشجویی با چاقوی استفاده شده در کالبد شکافی به طور اتفاقی دست او را زخم کرده بود و در اثر این اتفاق او فوت کرده بود. زملوایس در طی مطالعاتش پی برد که علائم کولتشکا قبل از مرگ بسیار مشابه مادران بارداری بوده است که به دلیل تب دوره پس از زایمان فوت می‌کردند. طی بررسی‌های بیشتر او نتیجه گرفت که دانشجویانی که مستقیم از اتاق تشریح به زایشگاه می‌آمدند، عفونت را از مادرانی که در اثر این بیماری فوت کرده بودند به مادران سالم منتقل می‌کردند. او توضیح داد که در بخش دوم به دلیل حضور دانشجویان مامایی که در بخش کالبدشکافی حضور نداشتند و هیچ ارتباطی با جسد نداشتند میزان مرگ و میر کمتری مشاهده می‌شد. در آن زمان نظریه میکروبی بیماری‌ها که بیان می‌کند میکروارگانیسم‌ها می‌توانند عامل بیماری باشند در وین پذیرفته نشده بود و بنابراین زملوایس تصور کرد که موادی ناشناخته از جسد باعث تب پس از زایمان می‌شوند. او مشاهده کرده بود که محلول کلر در از بین بردن بوی بافت حاصل از اتوپسی (اتوپسی واژه‌ای مشتق شده از آوتوپسیا در زبان یونانی باستان است. به معنای کالبدشکافی و عملی است که جهت تعیین علت مرگ انجام می‌شود) مؤثر است، بنابراین به دانشجویان سفارش کرد که قبل از معاینه، دست‌هایشان را در محلول کلسیم هیپوکلریت بشویند، چون تصور می‌کرد که احتمالاً این محلول در از بین بردن عامل سمی یا آلوده جسد مؤثر است. فردیناند فون هبرا سردبیر یک مجله پزشکی در اتریش و دوست زملوایس از دانشکده پزشکی نتایج زملوایس در مورد محلول ضدعفونی کننده را در دسامبر ۱۸۴۷ و بار دیگر در آوریل ۱۸۴۸ منتشر کرد. شستن دست‌ها باعث شد که میزان مرگ و میر در بخش اول تا حدود نود درصد کاهش یابد. میزان مرگ و میر در بخش اول در آوریل 1847، 3/18 درصد بود، اما پس از اجرا کردن فرمان شستشوی دست‌ها در اواسط ماه مِی، نرخ مرگ و میر در ژوئن به 2/2 درصد، در آگوست به 9/1 درصد و حتی پس از آن به صفر رسید. فرضیه زملوایس مبنی بر این‌که تنها راه‌حل مسئله، تمیز بودن است در آن زمان نادیده گرفته شد، رد شد یا مورد تمسخر قرار گرفت. پزشک مافوق او، کلاین، نتایج او را نپذیرفت و فکر می‌کرد که کاهش مرگ و میر بیماران به علت سیستم تهویه جدید بیمارستان است. در آن زمان نظریه میاسما که بیان می‌کرد بیماری‌هایی مانند وبا، طاعون و ... به علت بخارهای سمی ناشی از تجزیه مواد آلی اتفاق می‌افتند بسیار محبوب بود و بنابراین ایده پروفسور کلاین با این نظریه همخوانی داشت. اگر چه پزشکان اتریشی کار او را رد کردند اما به هر حال زملوایس توانست تعدادی از پزشکان و دانشجویان جوان بیمارستان را متقاعد کند. پزشکان در سایر نقاط اروپا، از جمله جیمز یانگ سیمپسون، پزشکی در اسکاتلند که اجزای ضدعفونی‌کننده کلروفرم را کشف کرده بود، اظهار داشتند که نتایج زملوایس مشابه نتایج الیور وندل هولمز در ایالات متحده است. در ۱۸۴۳ هولمز مقاله‌ای در مورد مسری بودن تب دوره پس از زایمان منتشر کرده بود. اگر چه شباهت‌هایی بین کار هولمز و زملوایس وجود دارد اما زملوایس درمورد علت تب و همچنین روشی برای جلوگیری از آن بحث کرده بود. دستیاری او در بیمارستان، بعد از
1849 تمدید نشد و بعد از رد شدن توسط جامعه پزشکی وین او به بوداپست برگشت. در سال 1851 به عنوان رئیس بخش زنان بیمارستان سنت روخوس منصوب شد و پزشکان و پرستاران بخش را برای نشستن دست‌هایشان سرزنش کرد. اقدامات وی بلافاصله میزان مرگ و میر را کاهش داد و در سال‌های حضور وی میزان مرگ و میر به هشتادوپنج صدم درصد رسید در صورتی که در همین حال در پراگ و وین هنوز این میزان در حدود 10 الی 15 درصد بود. در سال 1855 این سمت را رها کرد و استاد دانشگاه پِست شد. او در سال ۱۸۵۷ با ماریا ویدنهوفر ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند شد. ایده‌های او در مجارستان پذیرفته شد و دولت با صدور بخشنامه‌ای به مقامات مناطق دستور داد تا اقدامات پیشگیرانه زملوایس را اجرا کنند. در سال 1861 کتاب «علت و پیشگیری از تب دوره پس از زایمان» را منتشر کرد اما این کتاب نگارش ضعیفی داشت و چندان مورد استقبال جامعه پزشکی قرار نگرفت. او آن را برای تمام متخصصان زنان و زایمان در خارج از کشور ارسال کرد اما واکنش کلی منفی بود. در کنفرانسی با حضور پزشکان و دانشمندان علوم طبیعی آلمان، بیشتر سخنرانان از جمله آسیب‌شناس معروف، رودولف ویرشو، آموزه‌های او را رد کردند. طی مخالفت‌های شدید که با نظریه‌های او شده بود و فشار روانی ناشی از مرگ مادران پس از زایمان و نبود شواهد علمی کافی برای اثبات نظریه‌اش، زملوایس احساس ناراحتی روانی و افسردگی شدید پیدا کرد. پس از مدتی هم‌دوره‌ای‌های او از جمله همسرش تصور می‌کردند که او عقلش را از دست داده است و بنابراین در سال 1865 به تیمارستان رفت و در همان‌جا درگذشت. زملوایس در زمان حیاتش شواهد علمی کافی برای اثبات نظریه‌اش نداشت اما سال‌ها بعد به همت دانشمندانی مانند لویی پاستور، شیمی‌دان و زیست‌شناس مشهور فرانسوی و رابرت کخ، پزشک و دانشمند آلمانی و دیگر دانشمندان مشخص شد که میکروارگانیسم‌ها عامل بیماری هستند. رابرت کخ شروطی را بیان کرد که طبق آن‌ها میکروارگانیسم‌ها می‌توانستند عامل بیماری باشند از جمله این‌که؛ میکروارگانیسمی که عامل بیماری است باید در تمام جانداران مبتلا به بیماری یافت شود. باید بتوان آن را از جاندار مبتلا استخراج کرد و کشت داد و میکروارگانیسم باید بتواند در جاندار جدید همان بیماری را ایجاد کند. میکروارگانیسم جدا شده از بیمار جدید باید مشابه میکروارگانیسم اولیه شناسایی شده باشد. فرضیه کخ ایرادهایی داشت اما در شکل‌گیری نظریه میکروبی بیماری‌ها بسیار مؤثر بود. در سال 1867 نیز جوزف لیستر در مقاله‌ای به شرح کامل عفونت و اهمیت استفاده از مواد ضدعفونی برای مقابله با عفونت زخم‌ها پرداخت. از زملوایس به عنوان پیشگام اقدامات ضدعفونی یاد می‌شود.

امروزه با توجه به شیوع کروناویروس در جهان، رعایت بهداشت فردی و به‌ ویژه شستن مرتب دست‌ها به صورت مکرر و هر بار حداقل بیست ثانیه سفارش شده است. مراکز کنترل عفونت و پیشگیری از بیماری‌ها (CDC)، دائماً سفارش می‌کنند که شستن دست‌ها به ویژه قبل، حین و بعد از تهیه غذا، قبل و بعد از تماس و مراقبت از بیمار، پس از استفاده از سرویس بهداشتی، بعد از تماس با زباله‌ها، پس از لمس حیوانات، پس از عوض کردن پوشک بچه یا کمک به آن‌ها در استفاده از سرویس بهداشتی، قبل و بعد از درمان بریدگی و زخم، بعد از سرفه و عطسه و زمانی که دست‌ها به وضوح کثیف هستند ضروری است. توجه شود که در حین شستن دست‌ها تمامی سطح دست‌ها، شامل کف و پشت دست، بین انگشتان، سر انگشتان، شست و زیرناخن‌ها و مچ دست به صورت کامل با آب و صابون شسته شود. اگر در محیط خارج از خانه آب و صابون در اختیار نبود می‌توان از محلول‌های ضدعفونی‌کننده نیز استفاده کرد. اغلب عوامل بیماری‌زا روی سطح مرطوب راحت‌تر از سطح خشک پراکنده می‌شوند، بنابراین خشک کردن دست‌ها

پس از شستشو با حوله یا دستمال خشک شخصی نیز بسیار حائز اهمیت است. در صدمین سالگرد مرگ زملوایس، تمبری پستی در اتریش به احترام وی صادر شد. دانشکده پزشکی بوداپست که وی در آن تدریس می‌کرد اکنون به نام دانشکده پزشکی زملوایس شناخته می‌شود و خانه او به موزه تاریخ پزشکی زملوایس در بوداپست شهرت دارد.

انتهای پیام/

 

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

تلگرام گوگل پلاس لینکدین