دکتر مسعود تجریشی
«معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست»
با وقوع انقلاب صنعتی در قرن هجدهم میلادی و به تبع آن توسعه صنعتی و گسترش شهرنشینی در جوامع مدرن، پدیده آلودگی هوا به معضلی تبدیل شد که روز به روز بر میزان و شدت آن افزوده میشود. تکیه اساسی بر منابع انرژی فسیلی از قبیل زغال سنگ، نفت و گاز و آزاد شدن مواد ناشی از احتراق این سوختها، فرآوردههای مضر و زیانبخشی را تولید میکند که حیات موجودات زنده به ویژه انسانها را تهدید نموده، کیفیت زندگی آنها را به میزان زیادی کاهش میدهد.
انقلاب صنعتی موجب شد تا با متمرکز شدن صنایع در شهرها و نواحی اطراف آنها، فرصتهای شغلی و درآمدی نیز به این مناطق منتقل شود که نتیجه آن، انتقال مراکز جمعیتی از روستاها به سمت شهرها بود. در پی این اتفاق، با متمرکز شدن مراکز آلاینده، معضل آلودگی هوا نیز تشدید شد که افزایش خطرات بهداشت و سلامت را برای انسان عصر حاضر در پی داشت.
در نخستین سالهای قرن بیستم میلادی، به دنبال مشاهده ارتباط میان آلودگی هوا و تخریب محیطزیست، بسیاری از کشورهای صنعتی پیشرفته تحقیقات و برنامههای علمی خود برای کنترل آلایندههای مضر را آغاز نمودند. گسترش آلودگی هوا در سطح شهرهای جهان، مؤلفههای اصلی کیفیت زندگی به ویژه مسائل زیستمحیطی و بهداشتی میلیونها نفر ساکنین این شهرها را تحت تأثیر قرار داد و مقابله با این پدیده را به یکی از دغدغههای اصلی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار تبدیل کرد. با این حال، متأسفانه در اکثر قریب به اتفاق کشورهای در حال توسعه، این مسئله آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته و وضعیت آلودگی هوا در شهرهای بزرگ روز به روز رو به وخامت میگذارد.
در کشورمان ایران نیز این روزها دیدن آسمان آبی با ابرهای سفید برای بخش بزرگی از مردم ساکن کلانشهرها، به آرزویی شبیه است. پرداختن به این موضوع مهم در آستانه افزایش آلودگی هوا در فصل زمستان در تهران و دیگر کلانشهرها ضروری به نظر میرسد تا با بررسی و واکاوی مجدد، وجوه مختلف این امر برای عموم مردم روشن شود.
برای فهم بهتر مشکل و کنترل موفقتر آلودگی هوا توجه به چند نکته زیر میتواند حایز اهمیت باشد:
الف) هوا در محدوده عمومی است. با شناسایی آلودگی هوا به عنوان یک مسئله عمومی، این نکته در مرکز توجه قرار میگیرد که نه تنها آنانی که آلودگی هوا را به عنوان عواقب کار تحمل میکنند، بلکه آنهایی که آلودگی را به محیط تخلیه میکنند نیز درگیر این مشکل هستند.
ب) آلودگی هوا یک راه اجتنابناپذیر زندگی مدرن است. در روزگار فعلی، جدال بین مبانی اقتصادی و بیولوژیکی همواره وجود داشته است. در گذشته، این جدال تنها پس از وقوع حوادث مربوط به آلودگی هوا شناخته میشد. یک توسعه نظاممند و پیوسته در سیاستها و برنامههای حفظ کیفیت هوا برای اجرای عملیات بیولوژیکی بنیادی، ضروری است.
ج) به کارگیری آگاهیهای علمی برای شکل دادن به سیاستهای عمومی باید ادامه یابد. تا زمانی که دادهها و اطلاعات درباره منابع و اثرات آلودگی هوا به صورت پراکنده و ناپیوسته وجود داشته باشد، درک کاملی از این مشکل دور از دسترس خواهد بود. با وجود فعالیتهای انجام شده تاکنون، همچنان کار زیادی برای توسعه مؤثر سیاستهای کنترل باقی مانده است.
در همین زمینه، در سالهای اخیر و به ویژه پس از تصویب قانون هوای پاک در سال 1396، ظرفیتهای قانونی فراوانی برای کاهش و کنترل آلودگی هوا ایجاد شده است. در بررسی انجام شده در سازمان حفاظت محیطزیست، 63 وظیفه و مسئولیتها در بخشها و سازمانهای گوناگون برای بهبود کیفیت هوا شناسایی شده است که اجرای هر چه بهتر و کاملتر آنها، نیازمند هماهنگی، همراهی و عزم و انسجام هر چه بیشتر میان ذینفعان مختلف است.
در پایان اینکه معضل آلودگی هوا، فقیر و غنی نمیشناسد. کیفیت پایین هوایی که تنفس میکنیم، سلامت همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد و حل چنین مشکلی نه تنها از بروز حجم گستردهای از بیماریها و فشار مضاعف بر سیستم سلامت جامعه جلوگیری میکند، که مهمتر از آن، اجابتی خواهد بود بر امید فرزندانمان برای زندگی در شهرهایی با آسمان آبی و هوای پاک.
انتهای پیام/