علی رنجبر
حرکت، جابهجایی و به طور کلی سفر، در طول تاریخ پیدایش انسان همواره باعث نبوغ، کارآمدی، شکوفایی و در نهایت پیشرفت او شده است. چه آن زمان که پدرانمان از درختهای آفریقا به زمین آمدند و آغاز ماجراجویی دو و نیم میلیون ساله مهاجرت گونه انسان را رقم زدند و چه امروز که احتمالاً ما و فرزاندانمان در یک قدمی سفر به مریخیم.
سفر و ماجراجویی همیشه ابزاری مهم در کشف رازهای بزرگ جهان بوده است. از کشف آمریکا توسط کریستوف کلمب در سفر دریایی برای کشف مسیر جدید به هند گرفته تا کشف جنجالیترین راز دنیای علم توسط چارلز داروین در سفر به جزایر گالاکابوس؛ همه این کشفیات بزرگ محصول اتفاقی به نام سفرند. ما میدانیم که دیگر سفر مختص به شاهزادگان و اشرافزادگان نیست و انسانها فارغ از جایگاه اجتماعی و فردی خود به شکلهای مختلف از آن بهره میگیرند.
دو روی سکه گردشگری
امروزه در کنار تمامی انواع سفر در طول تاریخ که عبارت بودند از: علمی، اکتشافی، زیارتی، سیاسی، ورزشی و... بیشترین دلیل سفر در میان انسانها به خوشگذرانی خلاصه میشود.
هر روزه میلیونها نفر در جستوجوی حال خوب و فرار از روزمرگی سفر میکنند. آنچه مسلم است اینکه سفر و گردشگری به عنوان یکی از برترین صنایع پولساز جهان، همواره در حال کمک به انسان و پیشرفت او بوده است. همه این رفتوآمدها هزاران حُسن دارد که برای نام بردن آنها کلمات کم میآیند. هزاران اتفاق خوب مثل افزایش ارتباطجمعی، توسعه مناطق محروم، تعامل فرهنگی، افزایش رونق اقتصادی و...
اگرچه گردشگری ابزاری قریب برای خدمت به انسان بوده اما امروزه با افزایش برقآسای فنّاوری، ماشینآلات صنعتی و در نتیجه آن ازدیاد جمعیت انسانِ در حال سفر، گردشگری تبدیل به بلایی مستقیم بر طبیعت شده است که برای پیبردن به آن باید کمی عمیقتر نگاه کنیم.
ادامه این مطلب را میتوانید در شماره 690 (فروردین 1400) مجله دانشمند بخوانید.